سده، جشنی برای آتش
آتش در فرهنگ هند و ایران جایگاه ویژهای دارد و افسانهها و روایات متعددی درباره آن وجود دارد. در کتاب مقدس زرتشتیان، اوستا و کتابهای فارسی میانه، اسطورهها و روایات مختلفی را در اینباره میتوان یافت. در آیین زرتشت، روشنی، آتش و آفتاب تجلی اهورامزدا است. ایرانیان از دورترین ایام، هنگامی که میخواستند ستایش خداوند را انجام دهند و نماز بگذارند، به سوی خورشید میایستادند. از سویی دیگر، هرگاه شب هنگام بود یا در جایی سربسته (آتشکده) پروردگار را ستایش میکردند، رو به آتش فروزان میایستادند که با بوی خوشی فضا را معطر ساخته بود. در اوستا، آتش در هر جایی مقام والایی دارد. آتش گوهر زندگی و عشق است و تجلیگاه خداوند محسوب میشود. ایرانیان باستان در آغاز همه جشنها آتش میافروختند و اهورامزدا را ستایش میکردند. آنها افروختن آتش را در هر جا و در هر مراسمی موجب فرار اهریمن و دیوها و تاریکی را مخلوق اهریمن و روشنایی را مظهر اورمزد میدانستند.
اما یک سلسله از جشنها، ویژه آتش بود که در میان آنها از همه برتر و باشکوهتر باید به «جشن سده» اشاره کرد. در نظر ایرانیان، مقام آتش از سایر عناصر برتر و والاتر بود و این مسئله به وضوح در اوستا بیان شدهاست. داستان شکلگیری جشن سده هم به پدیده کشف آتش در تاریخ ایران بازمیگردد. در واقع جشن سده، بزرگداشت پیدایش آتش است که ایرانیان این جشن را همانند سایر جشنها به شخصیتهای تاریخی نسبت میدهند. جشن سده بعد از جشن نوروز و جشن مهرگان، مهمترین جشن ایرانیان بودهاست.
این جشن که به روایت تاریخ تا قبل از صفویان نه تنها بین مردم عادی بلکه میان پادشاهان و حاکمان نیز برگزار میشده ، پس از اسلام هم در دربار خلفای عباسی و حتی پس از آنها نیز با شکوه بسیار برگزار میشد. اما از آن زمان به بعد تنها به جمع کوچک زرتشتیان محدود شد. البته از ذکر این نکته نباید غافل ماند که با توجه به اینکه نه در اوستا و نه در نوشته های پهلوی نامی از این جشن ذکر و هیچ اشارتی به آن نشده است، احتمالا این جشن نوعی جشن بومی غیردینی محسوب میشده است. اما امروزه این جشن در میان زرتشتیان با شکوه هرچه تمامتر برگزار میشود و این روز برای زرتشتیان تعطیل رسمی است.
از جشن سده تا نوروز ۵۰ روز و ۵۰ شب است که روی هم صد میشود. از نظر نجومی نیاکان ما در روزگار بسیار کهن ، سال را به دو فصل تقسیم میکردند. تابستان که هفت ماه به درازا می کشید، از اول فروردین آغاز و در آخرین روز مهرماه پایان می یافت. زمستان از ابتدای آبان ماه شروع می شد و تا آخر اسفند طول میکشید و جشن سده را در صدمین روز از آغاز زمستان جشن میگرفتند. ایرانیان قدیم صبح فردای شب یلدا را روز تولد خورشید میدانستند و از آنجا در بین ایرانیان جشن گرفتن دهمین و چهلمین روز تولد رسم است جشن سده را نیز به عنوان چهلمین روز تولد خورشید جشن می گیرند.
این جشن، سالانه در شب و در تاریخ ۱۰ بهمن برگزار میشود. همگان به صحرا میرفتند و کوههایی از بوتهها فراهم میساختند و آنها را برمیافروختند و شادی و پایکوبی میکردند و معتقد بودند که این آتش بازمانده سرما را نابود میکند. گردآوری این بوتهها فریضهای عمومی و دینی شمرده میشد و بزرگان و مادران، کسانی را اجیر میکردند تا به جای آنها بوته جمع کنند. ملوک و سلاطین، مرغان و جانوران صحرایی را گرفته و آنها را به نفت آغشته میکردند. سپس بر پاهای آنها دستههای گیاه خشک میبستند و آنها را به آتش میکشیدند و رها میکردند تا در صحرا و آسمان تیره به پرواز درآیند و در شب چراغ میافروختند.
امروزه در کرمان این جشن و آیین به صورت عام برگزار میگردد و بی گمان از آیینهای کهن این منطقه بهشمار میرود. تدارک برگزاری جشن از چند روز قبل انجام میشود و در سالهایی که هنوز شیوه کشاورزی سنتی بود، از اول بهمن ماه، باغداران و مالکین زمینهای کشاورزی که بیشتر زرتشتی بودند، به تدریج هریک به مقدار همت و ثروت خود، چند بار هیزم جمعآوری میکردند و تا روز نهم بهمن به محل میآوردند. سده خرمن بزرگی از هیزم به قطر ۱۲ تا ۱۴ متر و بلندای ۵ تا ۶ متر است که به شکل مخروطی از قبل آماده میشود. نزدیک غروب، دو موبد لاله به دست با لباس سفید و زمزمهکنان به سده نزدیک میشوند و از سوی راست سه بار گرد آن میگردند. سپس این خرمن هیزم را از چهار طرف آتش میزنند. جالب است بدانید که آتشی که بوسیله آن سده را آتش میزنند، هنگام بامداد از آتشکده آورده میشود. برخی از کشاورزان در آن زمان میکوشیدند تا مقداری از خاکستر سده را بردارند و به نشانه پایان یافتن سرمای زمستان گرما را به کشتزارهای خود ببرند.
در ادامه، پیشنهاد میکنیم که ویدیوی زیر را نیز ببینید: