آیین نامه اقامتگاه های بومگردی ایران

در زیر می‌توانید فایل شرح مشخصات و ضوابط ساخت، بهره‌برداری و درجه‌بندی اقامتگاه‌های بومگردی ایران را ببینید و دانلود کنید.

همچنین در فایل های بخش بومگردی، میتوانید کارگاه‌های برگزار شده اینجانب درباره راه اندازی و توسعه اقامتگاه هخای بومگردی را مشاهده فرمایید.

 

آیین نامه اقامتگاه های بومگردی- آکادمی گردشگری - اشکان بروج

 

سده، جشنی برای آتش

آتش در فرهنگ هند و ایران جایگاه ویژه‌ای دارد و افسانه‌ها و روایات متعددی درباره آن وجود دارد. در کتاب مقدس زرتشتیان، اوستا و کتاب‌های فارسی میانه، اسطوره‌ها و روایات مختلفی را در این‌باره می‌توان یافت. در آیین زرتشت، روشنی، آتش و آفتاب تجلی اهورامزدا است. ایرانیان از دورترین ایام، هنگامی که می‌خواستند ستایش خداوند را انجام دهند و نماز بگذارند، به‌ سوی خورشید می‌ایستادند. از سویی دیگر، هرگاه شب هنگام بود یا در جایی سربسته (آتشکده) پروردگار را ستایش می‌کردند، رو به آتش فروزان می‌ایستادند که با بوی خوشی فضا را معطر ساخته‌ بود. در اوستا، آتش در هر جایی مقام والایی دارد. آتش گوهر زندگی و عشق است و تجلی‌گاه خداوند محسوب می‌شود. ایرانیان باستان در آغاز همه جشن‌ها آتش می‌افروختند و اهورامزدا را ستایش می‌کردند. آنها افروختن آتش را در هر جا و در هر مراسمی موجب فرار اهریمن و دیو‌ها و تاریکی را مخلوق اهریمن و روشنایی را مظهر اورمزد می‌دانستند.
اما یک سلسله از جشن‌ها، ویژه آتش بود که در میان آنها از همه برتر و باشکوه‌تر باید به «جشن سده» اشاره کرد. در نظر ایرانیان، مقام آتش از سایر عناصر برتر و والاتر بود و این مسئله به وضوح در اوستا بیان شده‌است. داستان شکل‌گیری جشن سده هم به پدیده کشف آتش در تاریخ ایران بازمی‌گردد. در واقع جشن سده، بزرگداشت پیدایش آتش است که ایرانیان این جشن را همانند سایر جشن‌ها به شخصیت‌های تاریخی نسبت می‌دهند. جشن سده بعد از جشن نوروز و جشن مهرگان، مهمترین جشن ایرانیان بوده‌است.

این جشن که به روایت تاریخ تا قبل از صفویان نه تنها بین مردم عادی بلکه میان پادشاهان و حاکمان نیز برگزار می‌شده ،  پس از اسلام هم در دربار خلفای عباسی و حتی پس از آنها نیز با شکوه بسیار برگزار می‌شد. اما از آن زمان به بعد تنها به جمع کوچک زرتشتیان محدود شد. البته از ذکر این نکته نباید غافل ماند که با توجه به اینکه نه در اوستا و نه در نوشته های پهلوی نامی از این جشن ذکر و هیچ اشارتی به آن نشده است، احتمالا این جشن نوعی جشن بومی غیردینی محسوب می‌شده است. اما امروزه این جشن در میان زرتشتیان با شکوه هرچه تمام‌تر برگزار می‌شود و این روز برای زرتشتیان تعطیل رسمی است.

از جشن سده تا نوروز ۵۰ روز و ۵۰ شب است که روی هم صد می‌شود. از نظر نجومی نیاکان ما در روزگار بسیار کهن ، سال را به دو فصل تقسیم می‌کردند. تابستان که هفت ماه به درازا می کشید، از اول فروردین آغاز و در آخرین روز مهرماه پایان می یافت. زمستان از ابتدای آبان ماه شروع می شد و تا آخر اسفند طول می‌کشید و جشن سده را در صدمین روز از آغاز زمستان جشن می‌گرفتند. ایرانیان قدیم صبح فردای شب یلدا را روز تولد خورشید می‌دانستند و از آنجا در بین ایرانیان جشن گرفتن دهمین و چهلمین روز تولد رسم است جشن سده را نیز به عنوان چهلمین روز تولد خورشید جشن می گیرند.

این جشن، سالانه در شب و در تاریخ ۱۰ بهمن برگزار می‌شود. همگان به صحرا می‌رفتند و کوه‌هایی از بوته‌ها فراهم می‌ساختند و آنها را برمی‌افروختند و شادی و پایکوبی می‌کردند و معتقد بودند که این آتش بازمانده سرما را نابود می‌کند. گردآوری این بوته‌ها فریضه‌ای عمومی و دینی شمرده می‌شد و بزرگان و مادران، کسانی را اجیر می‌کردند تا به جای آنها بوته جمع کنند. ملوک و سلاطین، مرغان و جانوران صحرایی را گرفته و آنها را به نفت آغشته می‌کردند. سپس بر پاهای آنها دسته‌های گیاه خشک می‌بستند و آنها را به آتش می‌کشیدند و رها می‌کردند تا در صحرا و آسمان تیره به پرواز درآیند و در شب چراغ می‌افروختند.
امروزه در کرمان این جشن و آیین به صورت عام برگزار می‌گردد و بی گمان از آیین‌های کهن این منطقه به‌شمار می‌رود. تدارک برگزاری جشن از چند روز قبل انجام می‌شود و در سال‌هایی که هنوز شیوه کشاورزی سنتی بود، از اول بهمن ماه، باغداران و مالکین زمین‌های کشاورزی که بیشتر زرتشتی بودند، به تدریج هریک به مقدار همت و ثروت خود، چند بار هیزم جمع‌آوری می‌کردند و تا روز نهم بهمن به محل می‌آوردند. سده خرمن بزرگی از هیزم به قطر ۱۲ تا ۱۴ متر و بلندای ۵ تا ۶ متر است که به شکل مخروطی از قبل آماده می‌شود. نزدیک غروب، دو موبد لاله به دست با لباس سفید و زمزمه‌کنان به سده نزدیک می‌شوند و از سوی راست سه بار گرد آن می‌گردند. سپس این خرمن هیزم را از چهار طرف آتش می‌زنند. جالب است بدانید که آتشی که بوسیله آن سده را آتش می‌زنند، هنگام بامداد از آتشکده آورده می‌شود. برخی از کشاورزان در آن زمان می‌کوشیدند تا مقداری از خاکستر سده را بردارند و به نشانه پایان یافتن سرمای زمستان گرما را به کشتزارهای خود ببرند.

در ادامه، پیشنهاد میکنیم که ویدیوی زیر را نیز ببینید:

غذاهای زمستونی

غذاهایی در فصل سرما باید استفاده شود که علاوه بر لذت گرم کردن و لذیذ بودن، سلامت و سیستم ایمنی بدن شما را تضمین کند. البته تمام گروه‌های غذایی اعم از میوه، سبزی، گوشت، حبوبات، غلات و … خواص و اهمیت خودشان را دارند ولی بعضی‌شان برای زمستان و سرما مناسب‌ترند به اصطلاح بیشتر می چسبند. غذاهای شیرین، غذاهای دارای ادویه‌های تند مانند فلفل، زنجبیل و دارچین، غذاها و آش‌هایی که حبوبات دارند گزینه‌های مناسبی هستند.

🔹 پیشنهاد اول؛ خشیل

«خشیل» در فارسی یعنی خس و خاشاک سیل آورده، که خشک‌شده باشد! زیباست، نه؟! حتی بردن نام این غذای آذربایجانی هم، یاد ما را به‌روزهای پاییزی و زمستانی می‌کشاند. کما اینکه برخی از آذری‌های عزیز معتقدند خوردن خشیل مقاومت بدن را در برابر سرما زیاد می‌کند و نیز خاصیت سیرکنندگی بالایی دارد.

با توجه به زمستان‌های طولانی این منطقه از کشور، خشیل غذای مطلوب و موردعلاقهٔ مردم است. اردبیلی‌های باسلیقه مخلوطی از آرد گندم، شکر و مقدار کمی نمک را با آب می‌پزند تا وقتی‌که مانند شیر برنج سفت شود؛ بعد با دستی پر به سراغ شب یلدا می‌روند. روش دیگر تهیه خشیل، استفاده از آرد، روغن و زردچوبه است و هنگام خوردن، عسل و دارچین نیز به آن اضافه می‌کنند. در بعضی مناطق به‌جای شکر و عسل، دوشاب (شیره انگور) نیز به آن اضافه می‌کنند.

🔹 پیشنهاد دوم؛ قورمه شاهرودی

قورمه، این غذای شاهرودی، در اصل گوشت گوسفند است که در چربی خود پخته‌شده و درون شکبمهٔ گوسفند پرشده و در محیط سرد نگهداری می‌شود. در قدیم عشایر از این روش برای نگهداری طولانی‌مدت گوشت در شرایطی که دسترسی به یخچال نبود استفاده می‌کردند و البته مطمئن باشید خوردن گوشت قورمه‌ای که به این روش پخته و نگهداری شده است، تجربه‌ای بی‌نظیر خواهد بود. اگر در زمستان به شاهرود سفر کردید می‌توانید تجربه این غذای لذیذ شاهرودی را به برنامه سفرتان اضافه کنید. نه‌تنها تجربهٔ بسیار دل‌چسبی است بلکه مزهٔ آن تا سفر بعدی به شاهرود و هوس بعدی خوردن قورمه در خاطرتان می‌ماند. می‌توانید به فروشنده بگویید قورمهٔ شمارا گرم سرو کرده و یا آن را سرد سرو کند. من و اغلب شاهرودی‌ها ترجیح می‌دهند قورمهٔ شاهرود را سرد میل کنند و توصیه می‌کنم شما هم قورمهٔ شاهرود را سرد میل کنید. قورمهٔ شاهرود بسیار مقوی و خوش‌طعم است.

🔹 پیشنهاد سوم؛ آش انار

در مورد آش‌ها ما به شما آش انار را پیشنهاد می‌کنیم. آش انار اول به دلیل اینکه فصل پاییز و زمستان فصل چیدن انار و آب انار تازه است و دلیل دوم، اینکه حجم زیادی از پروتئین و مواد مغذی که در این آش است. ما می‌توانیم گاهی تمام سلامتی و لذت را در یک ظرف جمع بکنیم و درحالی‌که گونه‌هایمان از شدت سرما سرخ‌شده‌اند، همهٔ آن ظرف خوش عطروطعم داغ را یک‌باره سر بکشیم. آش خوش‌طعم انار را تقریباً در تمام کشور ایران درست می‌کنند، اما بیشتر اهالی شهرهای شمالی کشور این آش را در مراسم‌های خود درست می‌کنند. در شیراز، ساوه نیز در فصل انار یعنی همان پاییز و زمستان این آش مقوی طبخ می‌شود.

بلغور، گوشت چرخ‌کرده، قیسی خشک، خلال بادام، پسته، گردو، چغندر، برنج، لپه، زعفران، سبزی آش، آب انار، نمک، ادویه و پیاز سرخ‌کرده مواد تشکیل‌دهندهٔ این آش مغزی هستند. آب، بلغور، برنج، لپه و چغندر را باهم، نیم ساعت حرارت دهید. سبزی خردشده را بانمک و فلفل به آش بیفزایید. گوشت را باکمی برنج مخلوط‌کنید و به شکل کوفته‌ریزه درآورید و در آش بریزید. قیسی خردشده را نیز به آن اضافه کنید. آش که پخته شد، آب انار و پیازداغ و خلال بادام و پسته را بیافزایید. راستی! موقع کشیدن، آش را با نعنا و زعفران و دانه‌های انار تزیین کنید.

🔹 پیشنهاد چهارم؛ بوزا

«بوزا» نوشیدنی کم‌نظیر ترک زمستانی است. اگر زمانی زمستان ترکیه را از نزدیک حس کردید به شما پیشنهاد می‌کنم که لذت نوشیدن این آشامیدنی خوش عطر را هم به سفرتان بیافزایید. «بوزا» از نوشیدنی‌های قدیمی این کشور که قدمتی چند صدساله دارد؛ شاید جالب‌ترین نوشیدنی باشد که به‌طور سنتی در خیابان‌های هر محله توسط دست‌فروشان در شب‌های زمستانی فروخته می‌شود. نوعی نوشیدنی مخصوص زمستان که در شهرهای مختلف ترکیه می‌توانید آن را بیابید. این نوشیدنی غلیظ تخمیری از دانه‌های گندم است که باکمی دارچین، آب، شکر و مقداری نخود مصرف می‌شود. شما در فصل زمستان می‌توانید این آشامیدنی ترکی را، در همهٔ کافه‌ها، رستوران‌ها و نیز در اکثر خیابان‌های بارانی شهرهای ترکیه نوش جان کنید.

🔹 پیشنهاد پنجم؛ آش‌ترش یا آش گزنه

آش‌ترش یا آش گزنه از غذاهای سنتی و معروف استان مازندران است که خواص زیادی دارد و در مناسبت‌های مختلف طبخ می‌شود. برخی معتقدند که طبخ ترش آش یا همان آش‌ترش درواقع اظهار دلسردی از سال کهنه و استقبال از سال نو هست و بنابراین در آخرین چهارشنبه سال آن را طبخ می‌کنند. آش گزنه برای مازنی‌های عزیز جنبه تبرک و شفابخشی نیز دارد.

آش گزنه یا آش‌ترش غذای موردنظر باوجود حبوبات در آن سرشار از پروتئین گیاهی بوده که خوشمزگی آن به خاطر وجود کدوحلوایی و سبزیجات معطر است. در این آش از شکوفه‌های آلوچه گرفته تا بچا بچا (گل پامچال وحشی)، گل بنفشه و سبزی‌های گوناگون دیگر استفاده می‌شود. فراموشتان نشود که یک پای ثابت این آش حتماً گیاه گزنه هست.

🔹 مواد لازم جهت تهیه آش گزنه:

باقلا، جعفری و گشنیز، لوبیا، نخود و عدس، کدوحلوایی، ماست، نمک و زردچوبه، سیر، چغندر و آرد گندم هست.

آرد را خمیر کرده با وردنه آن را پهن کنید. برای نازک شدن خمیر باید آن را این دست و آن دست کرد. خمیر نازک شده را روی ظرف پهن کرده و روی آن را آرد بپاشید و آهسته‌آهسته آن را تا بزنید و هم‌زمان با تا زدن خمیر، زیر آن نیز آرد بپاشید تا به هم نچسبد. سپس خمیر را با چاقو به‌طور افقی برش بزنید.

نخود، لوبیا، عدس، چغندر و باقلا را باهم بپزید. سپس سبزی‌ها و کدوحلوایی را همراه بانمک و زردچوبه به مواد اضافه کنید. بعد از پخته شدن مواد ماست را در آب حل کرده به آش اضافه کنید.

هم‌زمان آش را هم بزنید تا آش جوش بیاید. سپس رشته‌ها را بعد از جوش آمدن اضافه کنید و منتظر بمانید تا آش قوام بیاید.

🔹 پیشنهاد ششم؛ دیگی

دیگی غذای سنتی چوپانان کویرهای اطراف سمنان و عشایر ایل سنگسر است و ازجمله غذاهایی که یک‌بار باید در زندگی امتحان کنید. غذای بسیار خوشمزه‌ای که البته باید توسط فردی که این‌کاره است پخته شود. معمولاً افرادی که تجربه کویرگردی در اطراف این شهرها رادارند این غذای لذیذ و پرکالری را تجربه می‌کنند.

چشمانتان را ببندید و به سوز کویر و سرمای خشک آن فکر کنید. حالا تصور کنید در این هوای سرد، چوپان عزیزی که میزبان شماست و مهارت این کار دارد، دیگی قدیمی را که بین زغال‌های سرخ در گودالی خاک شده، بیرون می‌آورد. مجمعه مسی را سر دیگ می‌گذارد و دیگ را برمی‌گرداند. وقتی دیگ را از روی مجمعه بردارد، عطری که از محتوای دیگ به مشام شما می‌رسد به شما اجازه هیچ کاری نمی‌دهد جز نوش جان کردن این غذای اصیل و لذیذ. برنج، گوشت گوسفندی همراه بااستخوان و دنبه، مقداری نمک و فلفل و سیب‌زمینی محتویات این غذا هستند. عطری که از سوختن هیزم در غذا پیچیده است را هم به خوشمزگی آن اضافه کنید. می‌دانم! بی‌نظیر است، اما! به خاطر داشته باشید تقریباً درست کردن این غذا، تبحر عشایر و چوپانان و مردم عزیزی است که در آن منطقه زندگی می‌کنند.

جالب است بدانید که این معمولاً غذا را بدون قاشق و با تکه‌های نان به‌نحوی‌که مخلفاتش را در تکه‌های نان لقمه بگیرند، میل می‌کنند.

 

آخرین آمار اقامتگاه‌های بومگردی ایران

شمار اقامتگاه های بومگردی کشور تا مردادماه امسال به ۶۶۹ واحد رسید، اما ۴ استان با وجود منابع طبیعی و ظرفیت بالای روستایی، سهمی از این آمار ندارند.

به گزارش ایسنا، از میان ۶۶۹ اقامتگاه بومگردی که در ۳۱ استان و دو منطقه آزاد قشم و چابهار پراکنده شده، اصفهان با ۲۰۸ واحد بوم گردی پرتراکم ترین استان از این نظر به شمار می آید. کرمان و پس از آن یزد به ترتیب با ۱۰۴ و ۱۰۲ واحد در جایگاه بعدی قرار گرفته اند.

استان پر مسافری چون مازندران که چند سالی است جز دریا، روستاهای آن نیز مقصد گردشگری شده و سفرهای اکوتوریستی در آن رونق گرفته نیز تا کنون موفق شده ۵۴ واحد بومگردی داشته باشد، اما استان همجوار آن گیلان با توان اکوتوریستی بالا، تنها سه واحد رسمی بومگردی دارد.

در کردستان، کرمانشاه، گلستان، هرمزگان، همدان، کهگیلویه و بویراحمد، زنجان، خوزستان، آذربایجان غربی، بوشهر، چابهار و مرکزی که اتفاقا سفر به بیشتر آن ها به قصد دیدار طبیعت، روستا و بافت های تاریخی است، شمار بوم گردی ها به کمتر از عدد ۵ می رسد. در برخی از استان ها از جمله لرستان که طبیعت بکرشان نیاز به بومگردی را در مقایسه با سازه هایی شبیه هتل، شدت بخشیده، تنها یک واحد رسمی بومگردی وجود دارد.

آذربایجان شرقی، البرز، تهران و قم هم استان هایی هستند که هنوز هیچ اقامتگاه بومگردی رسمی ندارند، این درحالی است که این استان ها روستاها و مناطق طبیعی ناشناخته ی زیادی دارند که نه تنها در مسیر گردشگران داخلی قرار دارد، بلکه جزو مقاصد خارجی ها است.

سازمان میراث فرهنگی و گردشگری سال پیش اعلام کرد که تا ۵ سال پس از آن قصد دارد شمار بومگردی ها را به ۲۰۰۰ واحد برساند، طرحی که انتقادهای زیادی را به همراه داشت. پرسش این است که آیا صدور مجوزهای بومگردی براساس ظرفیت بُرد منطقه و یا نیاز و ضرورت های گردشگری هر استان صادر می شود یا صرفا تقاضا، محوریت صدور مجوزها است؟ آیا کیفیت همسو با کمیت در بوم گردی ها پیش می رود؟ مساله ی دیگر این است که مناطق کویری در استان های اصفهان و کرمان تا چه زمان قرار است رشد فزاینده ای را در راه اندازی اقامتگاه های بومگردی تجربه کنند؟ چقدر نیروی انسانی برای نظارت بر این واحدها و پیش از آن، آموزش بومگردی ها تربیت شده است؟ و آیا در توسعه ی کمی، شاخص های توسعه پایدار همسو با ایجاد سازه درنظر گرفته شده و یا بومگردی ها همانند هتل های داخلی بیشتر درگیر استانداردهای فیزیکی و ظاهرسازی شده اند؟

جدول زیر تراکم بومگردی ها در ۳۱ استان و دو منطقه آزاد کشور را نشان می دهد که در توزیع این سهم و سرمایه گذاری در این مناطق بر اساس نیاز و همچنین ظرفیت بُرد به فراخور محصول موجود می تواند کارآمد باشد.

 

روایتی از اقامتگاه‌های بومگردی

بشنوید روایتی از قصه ساخت و ساز و مدیریت اقامتگاه‌های بومگردی به قلم رامتین شهرت، مدیر اقامتگاه نارتی‌تی :

⚠️همه با هم به سوی ناکجا⚠️

❗️باورش برای خود ما هم سخت است که هر هفته یکی زنگ بزند یا بیاید تا با ما در مورد بومگردی و گردشگری مشورت کند و عجیب تر آنکه همه هم می خواهند بومگردی بزنند.

👈راستش ما خیلی تلاش کردیم تا زرتشتیان به گردشگری علاقه مند شوند و شروع کنند به کار در گردشگری، حتما مسئولان استان و کشور هم در منطقه خود چنین کرده اند و حال علاقه مندان زیادی هستند که به گردشگری فکر می کنند.

🔸اما داستان کمی ناقص است. دوستان اول می خواهم کمی در مورد تجربه خودمان و اولویت های یک بومگردی و کلا اقامت و دسته بندی بومگردی از نظر خودم صحبت کنم و سپس کمی در مورد گردشگری تا بدانید تصمیم دارید وارد چه بازی ای بشوید.

🔸تجربه در این یک سال نیم به ما نشان داده است که در بومگردی به الویت این موارد بسیار مهم هستند.

۱️⃣ محل قرار گیری خانه که در منطقه ای باشد که گردشگران تقاضا حضور در آنجا را داشته باشند.

۲️⃣ تمیزی، دوستان سادگی و ارزان بودن، سنتی بودن و یا قدیمی بودن دلیلی برای کثیفی نیست و در یک اقامتگاه با هر قیمتی حتما همیشه، همه چیز باید تمیز باشد و به زبان بی زبانی به مهمان بگوید من تمیزم.

۳️⃣ مهمان نوازی، گردشگر در بومگردی مهمان شماست، بهتر است پای صحبتش بنشینید برایش چای بریزید به او راهنمایی کنید که کجا برود و چگونه، اگر بیمار است برایش دارو بیاورید و یا به پزشک ببریدش، حواستان به او باشد تا نکند شب بد خوابیده باشد و یا چیزی لازم داشته باشد و به شما نگفته است.

از نظر من بومگردی را می توان به دو دسته تقسیم کرد:

🔺 دسته اول آنهایی هستند که در مناطق با ورود زیاد گردشگر حضور دارند.

🔺 دسته دوم آنهایی که در مناطق کمتر شناخته شده و یا شناخته نشده هستند. نمی گویم شهر یا روستا چون خیلی از شهر ها در لیست تقاضا مهمان ها نیستند و خیلی از روستا ها سرشار از مهمان هستند.

⬅️دسته اول بدانند که گردشگری در همه جای دنیا فصلی و در ایران این داستان به شدت وجود دارد و برای بهترین شهرهای گردشگری کشور فصل شلوغ به زحمت ۶ ماه خواهد رسید و ۶ ماه فصل کم کاری است. که در فصل کم کاری هتل ها و هتل سنتی ها تخفیف های خوبی می دهند و تنها درصورت آشنایی با کار، ارتباطات ( منظورم پارتی نیست بلکه ارتباطات کاری با همکاران و زنجیره ارزش گردشگری است)، خلاقیت و کیفیت خوب می توانید امیدوار باشید مهمان ها شما را انتخاب کنند.

⬅️دسته دوم آنهایی که مانند #نارتیتی در منطقه ای هستند که تقاضای فعلی کمی دارد.

🔸توجه داشته باشید که در بومگردی میزبان از خانه مهم تر است و اگر از آن دسته هستید که فقط دوست دارید سرمایه گذاری کنید و نیروی انسانی استخدام کنید تا به مهمان ها رسیدگی کنند، در انتخاب نیروی انسانی و حقوق و مزایایی که برایشان تعیین می کنید خیلی دقت کنید زیرا آنها برگ برنده شما خواهند بود نه خانه شما.

🔸از همه مهمتر یادتان باشد که باید صبر داشته باشید و دانه دانه مهمان ها را ارزشمند بدانید و برایشان سنگ تمام بگذارید، سعی کنید خودتان باشید لباستان ، غذایتان، رخت خوابتان، تزییناتتان، تفریحاتتان همه برای بوم خودتان باشد و به آن افتخار کنید.

🔸برای مهمان بازیگری نکنید، نقاب نزنید یعنی اگر واقعا لباس محلی تان را دوست دارید بپوشید نه آنکه تنها جلوی مهمان.

🔸راه پایداری شما کیفیت است. به الویت های ۳ گانه توجه کنید. سعی کنید در خانه بومگردی زندگی کنید و آنجا را محل کار نکنید زیرا مهمان ها بوی زندگی را استشمام می کنند.
🔸هیچ وقت کیفیت را فدای کمیت نکنید تا انجا که می شود بیشتر از ظرفیت خانه تان مهمان نگیرد.
🔸پیش از آمدن مهمان به خانه تان تمام خوبی ها و بدی ها خانه را به مهمان بگویید تا دقیقا بداند به کجا می آید. برای مثال اگر رخت خواب دارید و تخت خواب ندارید این موضوع را حتما به مهمانتان بگویید تا اگر برایش سخت است آمدنش را لغو کند.

👈دوستان اگر از دسته دوم۲⃣ هستید:

🔸 هم برای خودتان بازاریابی کنید و هم برای شهر و روستایتان، سعی کنید جاذبه پیدا کنید، سعی کنید برای گردشگران فعالیت تعریف کنید تا وقتشان پر شود.
🔸 سعی کنید همسایه ها و هم شهری ها را از گردشگری منتفع کنید تا پایدار بمانید، تمام مایحتاج تان را از شهر و روستای خود تهیه کنید هر چند گران تر باشد.
🔸با همسایه ها مشورت کنید هر کاری که دوست ندارند از گردشگران سر بزند را یادداشت کنید و به گردشگران بگویید تا انجام ندهند.
🔸از همسایه ها خواهش کنید تا با گردشگران محترمانه رفتار کنند، از گردشگران بخواهید از منطقه شما خرید کنند.
🔸دوستان هوای جامعه محلی تان را داشته باشید.
🔸دوستان به کسانی که اهل شهر و روستای شما نیستند اجازه ندهید در منطقه شما اقامتگاه گردشگری تاسیس کنند. زیرا آنها به جامعه شما احترام نمی گذارند و فقط درصدد آن خواهند بود تا سود سرمایه شان رو وصول کنند.

📌و اما در مورد گردشگری

خوشبختانه گردشگری در ایران رو به رشد است و خوشبختانه بسیاری از هم وطنان این موضوع را لمس کرده اند. شاید آن هنگامی که من با رتبه ۳۵۹ کنکور ریاضی رشته گردشگری را انتخاب کردم هیچ کس این موضوع را حس نکرده بود اما امروز روز دیگری است.
دوستان گردشگری صنعت تنوع است و گردشگر نیاز های متنوعی دارد و مقصدی را انتخاب می کند که بنگاه های زیادی محصولات متنوعی را عرضه کنند.

🔺گردشگر تنها به اقامت نیاز ندارد، او غذا می خواهد، نوشیدنی می خواهد، جاذبه می خواهد، سوغات می خواهد، تجربه می خواهد، راهنما می خواهد، یادگیری فرهنگ مقصد را می خواهد، وسیله ای برای جابجایی می خواهد.
دوستان تمام این موارد می تواند سودآور باشد و فراموش نکنید یک منطقه زمانی یک مقصد گردشگری می شود که شبکه ای از تمام این موارد در آن وجود داشته باشد.

🔺یک مقصد گردشگری نیازمند افراد خلاق و ریسک پذیری است که با توجه به علاقه و امکانات خود وارد هر کدام از خدمات بالا بشوند و محصولات خوبی را طراحی و عرضه نمایند.

🔺اگر یک منطقه ۴ بومگردی داشته باشد ولی جاذبه نداشته باشد، راهنما نداشته باشد و تجربه ای برای گردشگر طراحی نکرده باشد. همه زیان خواهند کرد اما اگر یک بومگردی، یک جاذبه ، یک تجربه و یک راهنما داشته باشد همه منتفع خواهند بود از همه بیشتر گردشگر راضی و خشنود خواهد بود.

👈خلاصه کلام گردشگری تنها بومگردی و یا در کل اقامتگاه نیاز ندارد.👉

گزارش همایش توسعه پایدار گردشگری و اقامتگاه‌های بومگردی در شهر کاشان

به بهانه برگزاری اولین «همایش اقامتگاه‌های بوم‌گردی و گردشگری توسعه پایدار:

کاشان میزبان ۲۳ استان کشور و بیش از ۱۷۰ مؤسس بوم‏گرد کشور

 

کاشان نیوز-علی خالویی*: روزهای ۱۳ و ۱۴ شهریورماه، کاشان شهری متفاوت بود. شهر تاریخی کاشان، با تمام داشته‏‌های تاریخی‏‌اش، اما رنگ و بوی خاص دیگری داشت. این را از حضور مدعوین در مراسم این دو روز به‌خوبی می‏شد فهمید.
دو روزی که کاشان به وجود ۱۷۰ میهمان از ۲۳ استان کشور به شرف حرفه‏‌ای‏‌های بخش بوم‌گردی و مدعیان راستین «گردشگری توسعه پایدار» مفتخر شده بود.
حضور سمن‌های زیست‌محیطی و گردشگری که بدون حضور کمک‌های بخش دولتی حتی حضور فیزیکی مدیران ارشد دولتی شهرستانی، بزرگ‌ترین گام‌های گردشگری در بخش بوم‌گردی را برداشتند و چه خوب برداشتند. بقول یکی از سخنرانان حتی دولت‌های متولی این بخش خوراک فکرشان را از همین سمن‌های می‌گیرند. این یعنی مدیریت جزء به‌کل، سمن‌های که منتظر بخش دولتی نماندند.
مدعیان، گرد هم آمده بودند تا به «دولتی‏‌ها»، «مدیران» و «کنشگران محیط‌زیست»، ادعای معتقد بودن به «توسعه پایدار» را از زاویه گردشگری به رخ بکشند. این را هم در صحبت‌های مدیران دولتی استانی و کشوری؛ و هم در سخنان اساتید، مدعوین و شرکت‏کنندگانش و هم در گوشه گوشه و جای‏جای فعالیت‏‌هایشان به‌آسانی می‌توانستی رصد کردنی.
در وهله اول، اهمیت همایش را من چون از اهالی این حرفه نبودم کمتر متوجه ‏شدم، اهمیت همایش را زمانی دریافتم که «خانم لاورش»، «مدیر منطقه یونسکو در خاورمیانه»، پیام خصوصی برای این همایش فرستاده بود، از این پیام می‏شد به مهم بودن همایش، مجریانش و برگزارکنندگانش، موضوع و پتانسیل بوم‌گردی ایران، پی برد.
در پیام اختصاصی خانم لاورش که بقول امروزی‌ها داغ داغ بود و دقایقی قبل از مراسم افتتاحیه برای شرکت‌کنندگان ارسال‌شده بود، در همان لحظه ترجمه و توسط اشکان بروج قرائت شد، در تمام پیام رد نظرات سخنرانان با محوریت پایداری توسعه جوامع محلی به چشم میامد، خانم لاورش بعد از سلام و درود به حاضرین در همایش و عذرخواهی عدم حضور فیزیکی عنوان می‌نماید که در پاریس حضور دارد و برای مباحث گردشگری بوم‌گردی ایران در حال مجادله و مباحثه است.
خانم لاورش جهت ذکر موقعیت ممتاز گردشگری بوم‌گردی به ذکر چند آمار جهانی در پیامش می‌پردازد، هفت درصد از صادرات جهان، از هر یازده شغل یک شغل مخصوص گردشگری و همچنین ۳۰ درصد خدمات جهانی در این حوزه
پایداری توسعه و احترام به فرهنگ رسوم جوامع محلی در پیام خانم لاورش به‌وفور یافت می‌شود، صلح جهانی و شکستن مرزها، منتفع شدن جوامع محلی، افزایش مفهوم سفر حفظ و ارتقا تمدن اقوام، کاهش غرور و تکبر، احترام به منابع زیست‌محیطی از اصولی ست که ایشان در نامه‌اش از اهداف این صنعت برمی‌شمارد.
بروج در انتهای قرائت پیام لاورش، عنوان می‌کند، ایشان افزوده من بسیار خوشحالم از اینکه شما به جهت حفاظت از ذخایر و منابع دغدغه دارید، ما منتظر نقطه نظرات شما هستیم و بدانید یونسکو با تمام توان و قوا از شما و جریان بوم‌گردی پایدار بر اساس پایداری توسعه جوامع محلی حمایت خواهد کرد.
همچنین خانم لاورش می‌افزاید ما به دنبال حمایت ایران هستیم در جهت 》تدوین سند استراتژی ملی توسعه گردشگری 《.
در نامه لاورش ذکر ۱۲ زیست کره یا ذخایر ژنتیکی همچون ژئوپارک قشم و کلوت‌های کویر لوت که در همین حوالی ثبت جهانی شده، شناسایی‌شده و حفاظت و صیانت از این ذخایر ژنتیکی، از رویکردها و چشم‌انداز هیئت‌مدیره یونسکو در باب گردشگری زیست‌بوم و بوم‌گردی ایران است.
و یا شاید «خانم لاورش» هم جذب میهمان‏نوازی‏ها و خونگرمی‌های این میزبانان ایرانی شده بود و یا اطلاع داشت. مؤسسان خون گرمی که عمدتاً از روستاهای مناطق بیابانی جمع شده بودند، مؤسسینی که لباس‌های محلی و پوست‏های رنگینشان در همایش، فرصتی بود برای سلفی گرفتن‏ها و ثبت خاطرات فی‌مابین.
لازم به ذکر ست، مکان همایش از موضوعات جالب میهمانان و اساتید همایش بود. همایش در بافت سنتی و تاریخی کاشان در گذر آب‌انبار خان در جنب آب‌انبار عبدالرزاق خان کاشی در مسجد تاریخی آب‌انبار خان برگزار شد.
حضور جناب آقای فیاضی «مدیرکل کمیته‌ی طبیعت‌گردی سازمان میراث کشور» از سازمان میراث فرهنگی کشور که به‌عنوان میهمان مخصوص این همایش بود، جلب‌توجهم نمود، فیاضی البته با صدای لرزانی شروع به ایراد سخن نمود، صدای لرزان ایشان نه‌تنها من که همه شرکت‌کنندگان را به خود جلب نموِده بود این را یکی از شرکت‌کنندگان همایش باحالتی که اشک در چشمانش بود نیز عنوان کرد. پیش خود گفتم مگر ایشان در چنین جمع‏های هنوز صحبت نکرده است؟! که متأثر از حضور افرادی ست! ولی گویا ایشان داشت در ضمن مقدمه گوئی خاطره‏ای، گریه می‏کرد و بغض گلویش را گرفته بود. آن‌وقت که می‏گفت هم‏وطنی را می‏شناسد در کویر لوت که سالیانه ۵۰۰ هزارتومان درآمد داشته و به لطف تجارب بوم‌گردی و همراهی ایرانیان، درآمد ماهیانه خویش را به دو میلیون رسانیده.
بنا ندارم از انگیزه و اهداف مجریان و برگزارکنندگان همایش بدانم و بنویسم، همچنین اجازه ورود به این بخش را حتی به خود نمی‏دهم، چراکه خوب میدانم هر کاری بعد از اجرا، خطاها، نقاط قوت و ضعف خاص خود را داشته و نشان می‌دهد، لذا عده‏ای را خوش خواهد آمد و عده‏ای را ناخوش، ولی ازآنجاکه از نزدیک شاهد اجرای طاقت‏فرسای همایش بوده و از زبان دبیر همایش اکبر رضوانیان که پروسه قبل از اجرا را و در حین اجرا را شنیده و دیدم، کارشان را درخور تحسین و دست‏مریزاد دانستم.
حضور بیش از ۱۷۰ میهمان از ۲۳ استان کشور از جنوب تا شمال و از غرب تا شرق، (که به گفته اساتید و مدعوین موفقیت قابل قبولی را کسب کرده بود)، می‏تواند برای آینده گردشگری کاشان بسیار حائز اهمیت باشد.
البته این را آقای «آرش نور آقائی» به‌خوبی یادآوری کرد، نور آقائی آخرین مدرس این کارگاه آموزشی، نکات تکان‌دهنده‌ای در ارائه سخنانش عنوان نمود که شاید از بهترین آسیب‏شناسی‏ فرصت‌های گردشگری در شهر کاشان بود. به خود گفتم اینجا بود که لازم می‌نمود اهالی مدیران این شهر حضور می‏داشتند و فرصت‌ها و تهدیدات بخش گردشگری را می‏شنیدند و اگر لازم بود بعضاً می‏گریستند و یا بعضاً می‏خندیدند که چه اندوخته‏ای دارند و غافل‌اند.
از نکات برجسته همایش حضور استخوان ترکانده‏های اقامتگاه‌های بوم‌گردی هم استانی‏های عزیزمان بود از «خور و بیابانک»، «مصر» و «چوپانان»، «سید هاشم طباطبائی» و «مازیار آل داوود»، افشین هنگامی‌که به‌کرات در گوشه و کنار صحبت‌های سخنرانان با نیکی و ادب سخن به میان می‏آمد. گویا هر یک در رعایت اصول و مبانی «پایداری توسعه جوامع محلی» گوی سبقت از هم ربوده و در مابین خودشان نیز رقابتی در رویکرد اصلی «اقتصاد مقاومتی» در جریان است.
از نکات جالب‌توجه دیگر این همایش هم‌نوازی «مازیار آل‏داوود» و «کیارش اقتصادی» به مدت پنج دقیقه بود که آل‏داوود، سازی نی مانند، در مقیاس و اندازه گونه گیاهی «بامبو» با دهانه گشاد و دهانه خروجی آن گشادتر، به طول حدود ۵/۱ متری که ساز «محلی بومیان آفریقا» بود با تنبک اقتصادی لحظات شیرین و به‌یادماندنی را برای حاضرین به یادگار گذاشتند.
و البته قابل‌ذکر است، دبیر این همایش مجری آن نیز بود، مجری که میزبان نیز بود و شاید از برجسته‌ترین نکات این همایش، اجرای آن در مسجد تاریخی آب‌انبار خان در بافت تاریخی و محور گردشگری کاشان در جنب خانه‌های تاریخی دوست، نقلی و رضوانیان بود.
حقیر بر خود لازم می‌داند تا ضمن خدا قوت به دبیر همایش آقای رضوانیان، کمال قدردانی و تشکر را به‌پاس اجرای آئین برنامه نو در حوزه گردشگری در سطح کشوری در کاشان را ابراز نمایم.
خاطرم هست که «آرش نور آقائی» در بخشی از مطالبش درباره مکان اجرای همایش چه خوب این‌گونه افزود: کاشان مسیر طولانی پیرامون گردشگری را پشت سر گذاشته تا بدین جا رسیده که در مسجد تاریخی این برنامه اجرا می‌شود در محلی که به‌طور سنتی باید با مقوله گردشگری مقابله و مخالفت گردد، ولی متولیان و بانیان آن مددکار و همکار گردشگری می‏شوند.
البته حضور گرم اصحاب رسانه با محوریت تخصصی گردشگری و بوم‌گردی نیز جلب‌توجه می‌نمود. «آرش نور آقائی» که صاحب فصلنامه تخصصی میراث و گردشگری گیلگمش است که چهار شماره آن به فارسی و پنجمین شماره آن باکیفیت مطالب و چاپ مناسب، توانمندی‌های بوم‌گردی ایران را به جهان معرفی می‌نماید. البته تصویر روی جلد انگلیسی آن بسیار جالب‌توجه بود.
به گفته مدیرمسئول این نشریه تخصصی که به‌عنوان «ویژه‌نامه کنوانسیون جهانی راهنمایان گردشگری» تهیه و تدوین‌شده، جنس کاغذ آن ست. این نشریه از کاغذ خاصی از جنس «پودر سنگ» تهیه شده است. نور آقائی اضافه کرده که در تولید این نشریه نه‌تنها از هیچ نوع کاغذی استفاده‌نشده بلکه، بالطبع هیچ آبی و هیچ تخریب منابع جنگلی و درختی صورت نپذیرفته است، این یعنی همان «توسعه پایدار» و اهداف زیست‌محیطی که به‌نوعی همایش در عنوان خویش یدک می‏کشید و یا عوامل مجری و یا شرکت‌کنندگانش به دنبال آن بودند.
اشکان بروج، اولین مدرس در کارگاه آموزشی در روز اول بود، یکی از افراد نام‌آشنای این حرفه،
بروج جهت شفافیت موضوع گردشگری در بخش بوم‌گردی، ابتدا آمارهای در مقیاس جهانی ارائه می‌کند، ۵/۸۱ درصد کسب‏و‏کارهای جهان در رده‏های کوچک هستند، یعنی بین دو تا شش‌نفره مشغول در یک حرفه‏اند؛ و اما آماری که در بخش بوم‌گردی امریکا اشاره می‌کند، حدود ۹۹ درصد این کسب‏و‏کارها در روستاها مشغول‏اند. بروج آمار بالای جهانی را از عوامل موفقیت این حرفه می‌داند.
بروج، اما در هم‌راستای مفهوم «توسعه پایدار» و «تأسیس این‌گونه اقامتگاه‏ها»، می‏افزاید، ما معتقد به عدم پیدایش اثرات مخرب و منفی گردشگری طبیعت و بوم‌گردی نیستیم، ولی نمی‏توان به این بهانه و دلیل روی این حرفه خط بطلان کشید و آن را نفی کرد.
بروج، توسعه پایدار را در این بخش این‌گونه تعریف می‌کند: «که ما باید به‌گونه‌ای منابع‏مان را مصرف کنیم که نسل‎های بعدی ما نیز بتوانند به همین شکل از این منابع استفاده نمایند، یعنی این منابع باید باقی بماند تا آیندگان نیز بتوانند استفاده کنند.»
بروج، از اهداف اصلی تولید و توسعه اقامتگاه‌های بوم‌گردی بر پایه توسعه پایدار، رفاه اقتصادی مردمان جوامع محلی، کمترین فشار بر عرصه‌های منابع طبیعی و زیست‏محیطی، بیشترین رضایت گردشگران و کمترین اثرات بر فرهنگ و سنت جوامع محلی برمی‌شمارد.
بروج، استفاده از مصالح بومی که کمترین فشار را بر منابع زیست‏محیطی دارد، غذاها و مصالح ارگانیک، آموزش و فروش صنایع‌دستی، غذائی و نوشیدنی‏ها را از رویکردهای اصلی این شغل می‌داند، رویکردهای که هم از اهداف پایداری توسعه و اقتصادهای داخلی و یا مقاومتی از آن می‏توان به‌خوبی اشاره کرد.
اولین سخنران همایش، ۳۴ اصل توسعه بوم‌گردی بر پایه پایداری توسعه را در چهار رکن خلاصه می‌کند، ساختارمند بودن محصولات، ساختارمند بودن محیطی بومگرا، ساختارمند بودن مالکیت بومی و خانوادگی و محلی بودن، ساختارمند بودن گردشگری توسعه‏ای و زیر بنائی
بروج، به زیبایی در پایان صحبت‌هایشان، نمونه‏های موفق بوم‌گردی را اشاره می‌کند که به چه شکل در پویای و جان بخشیدن به مناطق محروم کشور، روستاهای دوردست، نقش حیاتی و پایداری را به رخ کشیده‏اند.
دومین سخنران به‌عنوان استاد؛ «نیما آذری»‏ست، گویا آذری یکی از مدیران هماهنگ‌کننده و لینک دهنده‏های بوم‌گردی کشور است که نقش حیاتی آموزش این حرفه در کشور را دارد.
نیما آذری، با موضوع «ارتباط اقامتگاه‌های بوم‌گردی با فرایند مدیریت مقاصد اکوتوریسم» به ارائه مطالبی در این حوزه پرداخت. «منتفع شدن جوامع محلی» در کنار دستیابی به فرایند توسعه پایدار از اصلی‌ترین موضوعاتی ست که آذری به آن اشاره می‌کند.
آذری، با مقایسه پارک‌های حفاظت‌شده و مناطق حفاظت‌شده داخلی ایران با موارد مشابه، راهکارهای پیرامون ورود جوامع محلی به این حوزه ارائه می‌کند که چقدر این مناطق می‌توانند در منتفع شدن جوامع محلی مؤثر باشد. نکته قابل‌توجه اینکه این موضوع از دید حفاظتی این عرصه‏ها قابل‌بحث و بررسی است.
ازقضا یکی از سخنرانان و دانش‌آموخته‌های حرفه گردشگری خانم ایشان به نام «افسانه احسانی» است، خانم احسانی به همراه همسرشان فعالیت‏های قابل‌توجهی در قبال توسعه پایداری و پایداری حرفه بوم‌گردی در جنوب کشور داشته است.
با ایشان در گپ و گفتگوی که داشتم معلومم شد در «پروژه‏های بین‏المللی حبله‏رود» و «منارید» که یکی از پروژه‏های با مشارکت کشورهای خارجی در ایران است و در جنوب کشور (زاهدان) و غرب کشور، این دو پروژه بزرگ توسط سازمان جنگل‏ها اجرا می‌شود، همکاری‏های قابل‌توجهی داشته‏اند،
از نکات بارز این همایش را خانم احسانی، رو کرد، یک عالمِ عروسک‏های ساخت جوامع محلی و روستایی بود، جوامعی که بدن هیچ‌گونه کمک دولتی و یا برپای همایشی یا صرف هزینه‌ای «اقتصاد مقاومتی» بومی و قابل‌اجرا کرده بودند.
شاید تا قبل از همایش نمی‏دانستم که عروسک‏های ایرانی حتی برندهای جهانی می‌توانند باشند، به قول افسانه، عروسک‏های محلی که فاقد چشم و دهان بودند و این نشان از اصیل و حرفه‏ای بودن این جوامع محلی است. این یعنی توسعه پایدار و پایداری اهالی روستاهای جنوب که با تمام مشکلات مالی، اقلیمی و خشک‌سالی‌ها ولی هنوز به دامان صحرا پناه برده‏اند و استقامت و ماندگاری را از طبیعت بیابان آموخته‏اند.
افسانه احسانی با موضوع؛ «فرصت‌های معیشتی برای توسعه پایدار»، راهکارهای قابل‌توجهی در پایداری توسعه جوامع بومی و محلی ارائه نمود.
از دیگر مدرسان همایش کیارش اقتصادی بود، آقای اقتصادی و نیما آذری از یک وجه مشابهت قابل‌توجهی داشتند، هردو خانواده در این حرفه مشغول به فعالیت بودند، خانم اقتصادی نیز تحصیل‌کرده حرفه پزشکی بود که با توجه به پتانسیل گردشگری گیاهان داروئی و مراتع باارزش کشور، گردشگری بر پایه گیاهان داروئی را پیشنهاد داد که مؤسسان اقامتگاه‌های بوم‌گردی می‌توانند نسبت به تورهای گردشگری آشنای و شناسایی گیاهان داروئی گام بردارند. ازآنجاکه حقیر نیز دانش‌آموخته گیاهان داروئی هستم، از پتانسیل این بخش کاملاً واقفم؛ خاصه پتانسیل گیاهان داروئی دشت کاشان.
اقتصادی به‌اختصار و بسیار دقیق پایداری توسعه را به زیبایی به تصویر کشید. با بازی با چند کلمه: «آباد»، «مان»، «ملموس»، «ناملموس»، «بومی» و با مثالی از «میمند»، خاطرمان را جمع کرد که چکیده پایداری توسعه و ماندگاری روستا و جوامع محلی بافرهنگ اصیل «روستا» و «ده» عجین شده که چگونه ایرانیان کهن، توسعه بر پایه ماندگاری را پاس داشته‌اند.
«اقتصادی»؛ آبادی و مان بودن در یک منطقه را با استناد به فرهنگ اصیل ایرانی (میمند) آبادانی می‌داند و برمی‌شمارد. «کیارش اقتصادی» به جهت رسیدن به مفهوم پایداری توسعه دنبال یکسان‌سازی واژه‌هاست در بین مؤسسین اقامتگاه‌های بومی،
«اقتصادی»؛ با بازی و نشانه‏های دو علامت «دایره» و «مربع»، بیان می‌کند؛ «دایره» نشان از: «سرزندگی» «هوا»، «نفس» و «آسمان» و اما مربع نشان از: «زمین»، «خاک»، «چهارچوب»، «قاعده»، «اصول» و «حفاظت»؛ داده می‌شود. اقتصادی؛ پتانسیل‏های میراث سنتی، محلی و بومی را به دو گروه «ملموس» و «ناملموس» دسته‌بندی نمود، اقتصادی معتقد است میراث «ناملموس» را باید در پای میراث «ملموس» ریخته تا آن حفظ گردد.
ایشان بر اساس تعاریف بالا، «گردشگری بوم‌گردی» را بر اساس توسعه پایدار به «آبادمان بومی» جهت به اشتراک‏گذاری این اهالی پیشنهاد می‌دهد.
هرچند اقتصادی صحبت‌هایش بسیار کوتاه بود اما جامع و راهکارهای فراوانی داشت؛ ایشان به راهکار «توصیف» پناه برد، استفاده از کلیه امکانات روستا و جوامع محلی به‌عنوان راهکارهای توصیفی مثلاً قصه‌سرائی و داستان‌گوئی پیرمردان و پیرزنان.
اقتصادی نیمی از زمان فرصت ارائه خویش را به همسرشان خانم دکتر «مریم تقوی شیرازی» سپرد،
در سطور بالایی اشاره شد، ایشان پزشک عمومی ست و در این حوالی به پزشکی بومی روی آورده است، ایشان راهکار توسعه گردشگری در بخش گیاهان داروئی نموده و به ارائه فعالیت‏های مردم‏شناسی خود در «میمند» و «ابیانه» ارائه نمود.
از سخنرانان دیگر این کارگاه و همایش کاربردی، نورآقایی است، همان‌طور که اشاره شد ایشان دستی در نشر مطالب تخصصی این حوزه نیز دارد.
«گردشگری کم‏شتاب» در اقامتگاه‌های بوم‌گردی و توسعه پایدار؛ محور و رویکرد اصلی آقای نور آقائی بود.
نور آقائی مدیران و اهالی شهروندان کاشانی را این‌گونه مورد خطاب قرارداد: کاشانی‏‌ها را مورد خطاب قرار می‌دهد که باید به خود ببالید و افتخار کنید که میزبان همایش گردشگری بر پایه توسعه پایداری هستید که هنوز مدیران دولتی ما نمی‏دانند آن چیست و سازمان میراث فرهنگی کشور به‌عنوان متولیان این داستان و هیچ‌گونه فعالیت آن‌چنانی و کارکرد آن‌چنانی نداشته و سوار بر سمن‌های می‌شود که در این حرفه صاحب‌خرد و اندیشه است.
نور آقائی فعال حوضه گردشگری و صاحب نشریه تخصصی این حوزه، انتقاد شدید می‌کند از مدیریت شهری کاشان که چرا در این بافت موتورسیکلت، ماشین یا خودروی نیسان در حال تحرک است و این نمود هیچ‌گونه تناسبی با «گردشگری کم شتاب» ندارد.
نورآقایی صاحب نشریه تخصصی گیلگمش، می‌افزاید؛ «نهضت پیاده‏روی» و «دوچرخه‏سواری» را به‌عنوان ابزار اصلی رسیدن به گردشگری کم شتاب می‌داند. ابزاری جهت پایداری توسعه.
نور آقائی ضمن تشکر از دوستان کاشانی، صاحبان و اهالی بوم‌گردی، مجریان و حمایت‌کنندگان، موضوعیت شهر کاشان، حاضرین را مورد خطاب قرار می‌دهد که باید به خودتان افتخار کنید که دولت دنباله‌رو شما و اندیشه‏های پایداری توسعه محور شماست.
از دیگر مدرسان دانش‌آموخته این همایش، پورنگ پورحسینی ست، پورحسینی دکترای گردشگری ست و از مدیران ارشد سازمان میراث فرهنگی کشور است، «چالش توسعه راهبردی ماندگار کسب‌وکار اقامتگاه‌های بوم‌گردی»، موضوع سخنرانی ایشان بود.
برنامه‏‌ریزی در اقامتگاه‌های بوم‌گردی و صنعت گردشگری و حوزه‏های بیابان و مقایسه حوزه گردشگری ایران و عمان در این حوزه از محور صحبت‌های پورحسینی بود.
عدم حضور مدیران ارشد شهرستان در همایش مشهود بود؛ فرماندار ویژه کاشان، دکتر مومنیان و شهردار جدید، دکتر ابریشمی‏راد و سرپرست شهرداری کاشان در این داستان حضور نداشتند، هیچ‌یک از معاونین شهرداری و فرمانداری، شهرداران مناطق چندگانه شهری کاشان، بخشداران و بخشدار مرکزی نیز حضوری نداشتند و البته شاید دعوتی هم نداشتند. البته لازم ست از حضور رئیس شورای شهر و نایب‌رئیس آن آقایان علی رسول‏زاده و حسینعلی وکیل، ذکری به میان آید.
و البته حضور مدیران شهرستانی و استانی میراث و گردشگری کاشان و اصفهان و مدیر استانی کهکیلویه و بویراحمد، نیز قابل‌ذکر ست.

هنر منسوخ شده‌ایی که در حال رشد دوباره است

نی چیت بافی..
هنر منسوخ شده ایی که هنوز هم توسط مردم کهکیلویه و بویراحمد انجام میشود
 
 
 
 
هنر نی چیت بافی از قدیم الایام در استان کهگیلویه و بویر احمد وجود داشته و قدمت آن به دوره صفویه باز می گردد.
تمام افراد این روستای ۱۰ خانواری از توابع بخش بوستان باشت در زمینه تولید نی چیت بافی و سیاه چادر بافی فعالیت می کنند.
مردم سخت کوش روستای پنج آب افزون بر نیاز مصرف استان کهگیلویه و بویراحمد بخشی از نیاز مناطق عشایری چهارمحال بختیاری، فارس و خوزستان را در این زمینه تامین می کنند.
این دست ساخته برای نگه داشتن و زیبایی سیاه چادرهای عشایری با چوب تراش داده شده درختان بید و چنار و موی بز درست می شود.
رئیس اداره میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری باشت گفت: روستای پنج آب یکی از معدود روستاهای کهگیلویه و بویراحمد است که تولید صنایع دستی نی چیت به صورت گسترده در آن رواج دارد.
رحیم خردمند اظهار داشت: این روستا قابلیت انتخاب به عنوان روستای هدف صنایع دستی و گردشگری را دارد.
وی افزود: هرخانوار روستای پنج آب سالانه ۱۵ چوب نی چیت برای نگه داشتن سیاه چادرها تولید می کنند.
وی تصریح کرد: تولید انواع سیاه چادر در اندازه های مختلف یکی دیگر از صنایع دستی رایج در روستای پنج آب باشت است.
رئیس اداره میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری باشت بیان کرد: سیاه چادر، سبدبافی، سفالگری، گچمه بافی، سفره بافی، جاجیم بافی، گلیم نقش برجسته، مفرش بافی، نمد مالی، توبره بافی، جاقرآنی، هور، شله بافی، آیینه بافی و خورجین بافی از جمله رشته های فعال صنایع دستی باشت است.
خردمند تعداد فعالان صنایع دستی این شهرستان را ۲هزار نفر برآورد کرد.
وی تصریح کرد: با هدف توانمندسازی هنرمندان صنایع دستی هم اینک ۲ کارگاه آموزشی گلیم بافی در شهر باشت در حال اجراست که ۷۰ هنرجو در آن مشغول به مهارت آموزی هستند.
وی ابراز کرد: صدور پروانه ایجاد کارگاه های انفرادی و قرار دادن زیر پوشش بیمه اجتماعی از دیگر برنامه های حمایتی صنایع دستی در این شهرستان است.
وی با بیان اینکه ۲۲ هنرجوی صنایع دستی باشت سال گذشته تسهیلات ارزان قیمت ۵۰ میلیون ریال دریافت کرده اند گفت: هم اینک نیز آماده معرفی متقاضیان به بانک برای پرداخت تسهیلات صنایع دستی هستیم.
خردمند گفت: احیای رشته های صنایع دستی نی چیت بافی و رنگرزی از برنامه های این اداره برای درآمدزایی بیشتر و حفظ هنرهای گذشتگان است.
وی تلاش برای ایجاد شغل پایدار با بهره گیری از مهارت هنرجویان در زمینه صنایع دستی را از اولویت های اصلی این اداره متولی ذکر کرد.
رئیس اداره میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری باشت ابراز کرد: با توجه به فراهم بودن زمینه تولید، خودکفایی و تحقق اقتصاد مقاومتی حمایت از تولیدات صنایع دستی ضروری است.

فایل کارگاه اصول توسعه پایدار گردشگری برای اقامتگاه‌های بومگردی

یکی از مهمترین حلقه‌های گمشده گردشگری پایدار و توسعه پایدار گردشگری، آموزش هستش.

بحث پایداری در گردشگری با شاخص های زیادی همراه هست و اقامتگاه‌های بومگردی در تلاشند به عنوان ابزاری برای این توسعه در این راه گام محکمی بردارند.

امروز ۱۳ شهریور ۱۳۹۶ در شهر کاشان یک گام محکم توسط بخش خصوصی و اقامتگاه داران بومگردی برداشته شد.

به همت اکبر رضوانیان و مجموعه خانه نقلی ِاو که از قدیمی‌های اقامتگاه دار بومگردی ایران است، اولین همایش کارگاهی اقامتگاه‌های بومگردی و گردشگری پایدار برگزار شد و با استقبال بسیار خوبی مواجه شد.

من هم به عنوان نخستین سخنران و مدرس این جریان دو روزه، به موضوع اصول توسعه پایدار گردشگری و اجرای آن در اقامتگاه‌های بومگردی پرداختم و با کلی توضیح و مثال تصویری و ویدیو، سعی شد آگاهی مورد نیاز اولیه را به مخاطبان عزیزم ارایه کنم.

فایل این ارایه رو میتوانید از همینجا دانلود کنید:

Boomgardi Training for Kashan

 

داستان عاشقانه یوزپلنگ‌های تهران را می‌دانید؟

میدونید تهران یوزپلنگ داره؟
میدونید همین وسط شهر گنده تهران یک زوج عاشق هستن به اسم کوشکی و دلبر که همه میخوان این دو عاشق خالدار هر چه زودتر یه کوچولوی خوشگل به دنیا بیارن؟

یکی از خراسان و دیگری از سمنان به تهران آورده شده‌اند. هر دو هنگامی که بچه بودند به دلایلی مورد مراقبت و نگهداری قرار گرفتند و حالا امکان بازگشت‌شان به طبیعت وجود ندارد و قطعا تلف می‌شوند. کارشناسان یکی را کوشکی و دیگری را دلبر صدا می‌کنند.
 
سه سال است که دو یوزپلنگ زیبای ایرانی در پارک پردیسان، نگهداری می‌شوند و هدف از این‌کار تولید مثل آن‌هاست. اما چنین کاری در مورد یوزپلنگ‌ها چندان آسان نیست. آن‌ها قوانین سخت‌گیرانه‌ای برای جفت‌گیری دارند. با این‌حال دوربین ما گوشه‌ای از یک بی‌قراری عاشقانه را ضبط کرده‌است. 
 
به دلایل علمی این دو یوزپلنگ در طول سال از همه جدا هستند و تنها روزهای اندکی با هم ملاقات دارند. این گزارش لحظه‌ای از دوران جدایی آن‌ها را نشان می‌دهد که باعث بی‌قراری‌ هر دو یوزپلنگ شده‌است.
 
 ویدیو رو ببینید تا بیشتر بدونید: