به مناسبت روز جهانی گردشگری ۲۰۱۹ و شعار امسال ، “گردشگری و مشاغل؛ آیندهای بهتر برای همه” کارگاه و وبیناری برگزار کردم با موضوع تحلیل و بررسی کسب و کارهای صنعت گردشگری و مهماننوازی و به مسایل و موضوعاتی پرداختم که شاید کمتر کسی در ایران به آنها پرداخته است.
کمی پردهبرداری از کارهای نکرده و نوین این صنعت پویا باعث شد، شرکتکنندگان با چشمی بازتر و فرای دیدن این صنعت در اقامتگاه بومگردی و هتل و راهنما و آژانس ، افق های جدید و استارتاپهای نو گردشگری را بهتر بشناسند.
فایل این کارگاه خدمت شما دوستان
البته بدون حضور در کارگاه شاید این فایل ارزش چندانی نداشته باشه؛ پس شمارو دعوت میکنم تو کارگاهای بعدی حتما همراه ما باشید.
تاثیر استارتآپها در توسعه گردشگری و استفاده از نیروهای خلاق در چند سال اخیر به صورت محسوسی دیده میشود؛ اتفاقی که موج تازهای در این صنعت به راه انداخته و حتی کسب و کارهای بزرگی را به وجود آورده است. کسب و کارهایی که در صورت حمایتهای مادی و معنوی، توسعه گردشگری را چه در بخش گردشگری داخلی، چه خروجی و چه ورودی به همراه خواهد داشت. استارتآپهای گردشگری تنها به چند اپلیکیشن و سایت محدود نمیشود و فعالیتهای دیگری نظیر بومگردی را نیز شامل میشوند.
با این همه به باور کارشناسان، موانعی همچون تحریمها، تبلیغات منفی علیه ایران و مشکلات نقل و انتقالات مالی همچنان مانعی جدی برای اثرگذاری استارتآپها در توسعه گردشگری ورودی است؛ اگرچه این کسبوکارهای جدید تاثیر مثبت خود را در روند توسعه گردشگری داخلی گذاشته است؛ تاثیر مثبتی که نسل جدید گردشگری بدون انجام عملیاتهای سنتی برای شناخت مقاصد گردشگری، رزرو هتل، وسیله حمل و نقل و… تنها با ورود به فضای مجازی گذاشته است. فعالان گردشگری الکترونیک البته به نسل تازهای از استارتآپها در جهان اشاره میکنند که ایران نیز گامهایی در این زمینه برداشته و آن استارتآپهایی هستند که بر مبنای «تجربه» حرکت میکنند. این استارتآپها وارد اقتصاد چهارم جهان یعنی تجربه شدهاند و اطلاعاتی را در اختیار کاربر قرار میدهند که یک فرد محلی از آن برخوردار است؛ اتفاقی که با سرعت سرسامآور در جهان در حال پیشروی است و استارتآپهای ایرانی نیز برای آنکه از قافله عقب نمانند دست به کار شدهاند.
ریشههای موفقیت
رقابت با بخش سنتی، جذب مشتری و مخاطب برای استفاده از روشهای نوین، پیاده کردن خلاقیت و ایده به صورت کاربردی و موفق و… از جمله فعالیتهایی است که یک استارتآپ باید آنها را به درستی بشناسد و از این مراحل عبور کند. پس از عبور از این مراحل است که فعالان گردشگری استمرار، تیمسازی، سرمایه معنوی، سرمایه مادی، شناخت درست بازار، نیازهای اساسی مخاطب، تمرکز روی کشف و توانمندسازی نیروی انسانی و… را دلایلی میدانند بر ماندگاری و موفقیت یک استارتآپ. اشکان بروج، کارشناس گردشگری الکترونیک در این زمینه به «دنیایاقتصاد» میگوید: «در سالهای اخیر به ویژه از سال ۹۴ استارتآپهای گردشگری ایران در حرکتی پرسرعت در حال پیشروی هستند و در میان اقشار مختلف جامعه نیز به سرعت جا افتادهاند.
حتی دیگر سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری و همچنین فعالان سنتی و قدیمی این حوزه نیز بهرغم مقاومتها، به مرور این استارتآپها را در کنار خود پذیرفتند.» او با اشاره به اینکه این تکنولوژیهای نوین در ابتدا به عنوان یک خلاقیت مخرب احساس میشد که اخلال در بازار ایجاد میکند، ادامه میدهد: «در تمام دنیا نیز در ابتدا یک خلاقیت، مخرب تصور میشود. به این ترتیب بخشهای سنتی و حتی قانون با آن به مقابله میپردازد؛ اما در نهایت بازار و بخش سنتی خود را با این خلاقیت همراه خواهد کرد؛ اتفاقی که در حال حاضر در کشورهای توسعهیافته رخ داده و ایران نیز در حال عبور از این مرحله است.»
اما مشتریمحوری، توجه به نیاز مشتری و همراه کردن مشتری برای تولید محتوا و… از جمله مهمترین و اصلیترین راهکارهایی است که به عقیده سالار کوهزادی، دیگر کارشناس گردشگری الکترونیک، یک استارتآپ به وسیله آن میتواند موفق عمل کند. او در این زمینه به «دنیایاقتصاد» میگوید: «استارتآپی که در روند فعالیت خود مشتری را در مرکز فعالیتهایش قرار دهد و به آنها تنها به عنوان مصرفکننده نگاه نکند، تولید محتوای درست داشته باشد و مشتری را هم در ایجاد تولید محتوا مشارکت دهد میتواند موفق و استمرار داشته باشد.»
دغدغه تامین مالی
اما هر ایده و خلاقیتی برای آنکه به مرحله ظهور برسد، نیاز به سرمایه دارد؛ سرمایهای که بسیاری از ایدهپردازان از آن بیبهره هستند و اصلیترین دغدغهشان یافتن یک سرمایهگذار است. در این زمینه دانشگاهها دست به کار شدهاند و با ایجاد پارکهای علم و فناوری تلاش میکنند ایدهپردازان و استارتآپها را حمایت کنند؛ اتفاقی که از نظر بروج گام موثری است که باعث میشود استارتآپهایی که حرفی برای گفتن دارند، از دغدغه سرمایهگذار فارغ شوند: «پارکهای علم و فناوری، شتابدهندهها و سرمایهگذار خطرپذیر از جمله فرآیندهایی است که یک استارتآپ برای به دست آوردن سرمایهگذار از آنها عبور میکند. پارک علم و فناوری به جای آنکه به یک استارتآپ سرمایه بدهد تلاش میکند تا با ارائه یکسری خدمات از هزینههای آن بکاهد. بعد از آن شتابدهندهها سرمایهای را در اختیار استارتآپی که موفق عمل میکند قرار میدهند. در نهایت استارتآپهایی که فعالیتهایشان گسترده شده و به صورت حرفهای پیش میروند مورد حمایت سرمایهگذاران ریسکپذیر قرار میگیرند.» در همین حال به گفته کوهزادی، پارکهای علم و فناوری برای شروع حمایتکنندههای خوبی هستند؛ اما به دلیل نبود شناخت از استارتآپها در ایران بسیاری از سرمایهگذاران نگران عدم بازگشت سرمایه خود هستند و درنتیجه جذب سرمایهگذار دشوار است؛ چالش بزرگی که در صورت ایجاد فرهنگ استارتآپ راحتتر میتوان از آن گذر کرد.
کپی از نمونههای خارجی
باوجود آنکه اصلیترین تعریف یک استارتآپ، ایجاد خلاقیت و ایده نو است و کسب و کارهایی که برای اولین بار توسط شخص یا شرکتی راهاندازی میشوند و قبل از آن نمونهای دیگری از آن در آن کشور و جهان وجود نداشته نیز استارتآپ محسوب میشود، اما در ایران هرآنچه به عنوان استارتآپهای گردشگری مشغول به فعالیت هستند، کپی یک استارتآپ خارجی است که بومیسازی شدهاند. اشکان بروج با تاکید بر این موضوع میگوید: «باید تاکید کرد هر سایت و اپلیکیشنی استارتآپ نیست و فقط هر آنچه تکنولوژی نوین در آن به کار رفته باشد نیز استارتآپ محسوب نمیشود. به عنوان مثال در حال حاضر اقامتگاههای بومگردی نیز فعالیتهای استارتآپی به شمار میروند که اتفاقا بسیار مورد استقبال قرار گرفتهاند. زمانی که یک تفکر نوین توسط نهاد انسانی نیاز جامعه را به خوبی برطرف کند، آن استارتآپ موفق خواهد بود.
اتفاقی که در حال حاضر توانسته صنعت گردشگری را تکان بدهد و بخش خصوصی را بیشتر از قبل در این حوزه نمایان کند.» کوهزادی نیز به این نکته اشاره میکند که برخی از فعالیتهای موفق استارتآپی از آنجا که در ایران امکان فعالیت ندارند عدهای از این تهدید به عنوان فرصت استفاده و چنین فرآیندی را بومیسازی کردهاند تا مردم ایران نیز بتوانند از این امکانات بهرهمند شوند: «ایده و خلاقیتی در استارتآپهای گردشگری کشور وجود ندارد. آنچه در حال حاضر به عنوان استارتآپ فعالیت میکنند، نمونههای بومی استارتآپهای خارجی هستند و اتفاقا خوب هم پیش میروند.»
چالشهای استارتآپها
با این همه، تلاشهای استارتآپها برای جذب گردشگر و افزایش مشتری تاجایی موفق عمل کرده است که خارج از مرزهای ایران نباشد؛ به ویژه اگر تلاش آنها به سمتی برود که بخواهند گردشگر ورودی را به ایران جذب کنند. موانعی که بر سر راه استارتآپها وجود دارد حرکت آنها را در این بخش بسیار کند کرده است. کوهزادی در این زمینه میگوید: «علاوه بر یافتن سرمایهگذار برای فعالیتهای استارتآپهای گردشگری آنچه مانع از فعالیتهای استارتآپها در عرصه بینالمللی و حتی جذب گردشگر ورودی میشود مسائل سیاسی و اقتصادی کلان کشور است.»
بروج نیز تبلیغات منفی علیه ایران، تحریمها و موانع نقل و انتقالات پولی را سدهایی میداند که بر سر استارتآپهای گردشگری قرار گرفته و مانع پیشرفت آنها میشود: «تا زمانی که یک استارتآپ نتواند به راحتی گردشگر خارجی را به ایران جذب کند و نقل و انتقالات پولی را به سادگی انجام دهد، در این زمینه با چالشهای غیرقابلحلی مواجه خواهد بود؛ مگر آنکه روندهای سیاسی و اقتصادی تغییر کند که این موضوع مستلزم فعالیتها و حمایتهای دولت خواهد بود.» کارآفرینی به روش نوین با ایجاد زیرساختها، حمایتها و آموزشهای لازم میتواند روند توسعه گردشگری را تسریع کند. استارتآپهایی که در جهان با سرعت نور در حرکت هستند و ایران همچنان در پلههای نخست آن حرکت میکند و اگر بخواهد گردشگری ایران در جهان نیز حرفی برای گفتن داشته باشد باید ایده و خلاقیت را چاشنی بومیسازی استارتآپهای خارجی کنند.
زوج ایرانی پای آگروتوریسم را به گردشگری کشور باز کردند.
گردشگری مزرعه یا اگروتوریسم (AgroTourism)، یکی از گونههای گردشگری پایدارهست که گردشگر در آن، به انجام فعالیتهای روزانه یک مزرعه، باغ،
دامداری ویا زمین کشاورزی میپردازد.
مشارکت و همراهی در تجربه زندگی
بومی، مهمترین دستاورد این سبک از سفرهاست.
هر وقت خواستید که به قول امروزیها استارتاپ بزنید یا فکر میکنید که ایده جدیدی دارید که میتواند کسب و کار خودتان را با اون راه بیاندازید، اول به این سوالات پاسخ دهید.
سوالاتی که باید پیش از راه اندازی یک استارتاپ از خودتان بپرسید:
ممکن است شما هم به فکر راهاندازی کسبوکار خودتان افتاده باشید و حتی چند ایده خوب هم از ذهنتان گذشته باشد، اما برخی موارد نگران کننده باعث این شده است که هرگز به سمت راه اندازی استارتاپ خودتان حرکت نکنید. در این مقاله چند سوال اساسی که حتما باید قبل از شروع کار به آنها فکر کنید را آوردهایم.
۱. چرا میخواهم یک استارتاپ راهاندازی کنم؟
اگر فقط به خاطر هیجان یا اینکه از کار خود متنفر هستید قصد شروع یک کسبوکار جدید را دارید باید کمی بیشتر فکر کنید چون این دلیل محکمی برای متقاعد کردن سرمایهگذاران نخواهد بود. باید یک برنامه مشخص و جواب مناسب برای این سوال داشته باشید.
۲. استارتاپ شما قصد حل کردن چه مشکلی را دارد؟
اگر بینش شما به این شکل است که با راهاندازی استارتاپ یک تیر در تاریکی میاندازید و ممکن است حسابی غوغا کند سخت در اشتباه هستید. باید کاملا بازار را بررسی کنید و پس از پیدا کردن مشکل و یا راه حلی که مشتریان به آن نیاز داشته باشند کار خود را شروع کنید.
۳. بازار هدف کسبوکار شما چیست؟
نه یک محصول برای همه افراد کاربرد دارد و نه همه شرکتها زمان و منابع لازم را برای دریافت همه خدمات و محصولات در اختیار دارند. بررسی و شناخت بازار هدفی که به محصول و خدمات شما نیاز دارد باعث میشود در تعیین استراتژیهای بازاریابی و توسعه بازار سریعتر پیش بروید و این منجر به افزایش بازدهی سرمایه گذاری در بلندمدت میشود.
۴. برای شروع به چه مقدار بودجه نیاز دارید؟
هر شرکتی برای شروع و رشد به بودجه و پول نیاز دارد. مهم است که بررسی کنید نیاز اولیه شما چقدر است و سعی کنید کاملا بهینه و ضروری هزینه کنید. برای شروع میتوانید از صندوقها و افراد سرمایهگذار استفاده کنید. اما در ادامه در بلند مدت باید شرکت شما سودمند باشد و نمیتوان مدام وابسته به منابع مالی خارج از شرکت باشید. استراتژی و بازار خود را بررسی کنید تا به سوددهی برسید.
۵. آیا از حمایت مالی و عاطفی خانواده و دوستان و افراد شخصی برخوردار هستید؟
همهی ما تجربه روزهای خوب و بد را داریم. در کارآفرینی روزهای بد میتواند بسیار چالش برانگیز باشد و در این روزها حمایت دوستان و خانواده از شما میتواند کمک کند تا شاد و خوشحال باشید و مشکلات را پشت سر بگذارید.
۶. آیا کسبوکار شما مقیاسپذیر است؟
برای کسبوکارها مقایسپذیری به معنای آمادگی برای رسیدگی به تعداد زیادی از مشتریان و فروشندگان است. استارتاپ شما برای موفقیت باید رشد کند و اگر نیاز به تغییری در مدل کسبوکارتان دارید باید حواستان به مقیاسپذیری آن نیز باشد.
۷. رقبا چه کسانی هستند؟ چه کسی در حال انجام کاری است که شما قصد آن را دارید؟
اول بودن همیشه شگفتانگیز است، اما گاهی اوقات دوم بودن نیز دارای مزایایی خاص است. هنگامی که یک استارتاپ برای اولین بار یک موضوع و راهکار جدید را ارایه میدهد نیاز است که رفتار مصرف کنندگان را نیز منطبق و به نفع خود تغییر دهد و این نیاز به سرمایهگذاریهای زیادی مانند تخفیفها و تبلیغات و گذر زمان است. برای مثال اوایل شروع بکار اسنپ یا سیستمهای سفارش آنلاین غذا را به خاطر دارید؟
صرف نظر از اول یا دوم بودن، باید حواستان باشد استراتژی خود را مطابق با آنچه که مشتریان رفتار میکنند در نظر بگیرد و تغییرات مورد نظر را پیاده سازی کنید.
۸. چه محصول یا راه حل خاصی را نسبت به رقبا ارایه میدهید؟
اگر گروهی دیگر از رقبا در حال ارایه همان محصول و خدماتی هستند که شما مدنظر دارید و قصدتان این است که آن را با کیفیت بهتری عرضه کنید، مشکلی نیست و میتواند باعث برتری شما باشد. اما برای بلند مدت شما باید به فکر ایجاد یکارزش منحصربفرد باشید تا مشتریان خود را علاقهمند نگه دارید. بنابراین ارزش منحصربفرد شما چیست؟
۹. آیا ایده خود را اعتبارسنجی کردهاید؟
تصور کنید که بعد از کلی تلاش و وقت گذاشتن و صرف منابع، ایده خود را به واقعیت تبدیل کردهاید و بعد از ارسال و معرفی آن به بازار متوجه میشوید که ایده شما زیاد مورد پسند مصرفکنندگان قرار نگرفته است! هیچکس آن را نمیخواهد و این سرانجام کار خواهد بود.
برای جلوگیری از این وضعیت باید مرحله تست ایده و تحقیقات بازار را با جدیت بررسی کنید. همچنین رویکردهای توسعه یافته نسل جدید مانند Lean و Sprint نیز به شما کمک خواهد کرد تا در سریعترین و بهینهترین حالت ممکن ایده خود را تست کنید.
۱۰. آیا آماده هستید زمان و منابع و سرمایه خود را برای موفقیت صرف کنید؟
شروع و راهاندازی کسبوکار جدید نیازمند صرف زمان، فداکاری و ریسک است. اکنون وقت این است که تمام قلب خود را در راه کسبوکارتان بگذارید. اگر بیش از ۸ ساعت در جای دیگری مشغول کار باشید ممکن است به شما اضافه حقوق پرداخت کنند، اما قدم اول همین است و نیاز است که از پسانداز خودتان استفاده کنید و حقوق و دستمزد ثابت ماهانه خبری نیست.
این فقط نوک کوه یخ است و باید برای همه چیز آماده باشید.
۱۱. آیا تواناییهای مدیریتی لازم را کسب کردهام؟
باید از خودتان بپرسید که آیا قادر به اجرای موارد عملیاتی شرکت هستید یا خیر. مهارتهای مدیریتی و سازمانی و کارآفرینی لازم را باید دارا باشید و اگر این چنین نیست با شرکت در کلاس آموزشی و همایش و سمینارهای مرتبط، آگاهی خود را در این موارد افزایش دهید.
۱۲. اهداف کوتاه مدت و بلند مدت شما چیست؟
اهداف شخصی و مالی تاثیر زیادی در استراتژی مالی و عملیاتی شرکت شما خواهد داشت. منابع درآمدی و نقشه راه محصول و تیم و تعداد کارمندان با توجه به این اهداف تعیین خواهد شد. باید بررسی کنید که شرکت خود را در ۵ تا ۱۰ سال آینده کجا خواهید دید؟
۱۳. آیا من نیاز به یک همبنیانگذار دارم؟
همه افراد در همه چیز خوب نیستند! ممکن است شما یک فرد عالی در مباحث فنی و مهندسی باشید اما هنوز تجربه لازم برای مهارت بازاریابی و دانش مالی را نداشته باشید. هسته اولیه راهاندازی استارتاپ باید تمام مهارتهای ضروری را داشته باشد و همین دلیل میتواند کافی باشد که به فکر یک همبنیانگذار نیز باشید.
همبنیانگذار شما باید تکمیل کننده مهارتها و پوشش نیازمندیهای دیگر باشد و از لحاظ شخصیتی نیز هم عقیده باشید و حتی شور و اشتیاق بالاتری را داشته باشد. انتخاب همبنیانگذار میتواند یکی از سختترین و مهمترین مراحل راهاندازی یک استارتاپ باشد.
۱۴. ساختار حقوقی شرکت را چگونه تنظیم کنم؟
یکی از مهمترین تصمیمات در هنگان راهاندازی استارتاپ همین مورد است. این انتخاب به مسایل مالیاتی و میزان ریسک شما بستگی دارد. آیا میخواهید شرکت شما انفرادی، تضامنی، مسئولیت محدود یا شراکتیباشد؟
۱۵. آیا آماده ملاقتها و جلسات زیاد هستید؟
شما باید آماده شرکت در تعداد زیادی از جلسات و ملاقتهای مربوط به سرمایهگذاری و تبلیغات باشید. از طرفی سمینارها و همایشها و کارگاههای زیادی را برای یادگیری و شبکهسازی خواهید داشت که باید با انرژی و روی باز در آنها حضور پیدا کنید. گاهی باید برای ارایه ایده خود به تعدادی از سرمایهگذار حاضر شوید و گاهی باید شنونده تجربه و دیدگاه دیگر کارآفرینان باشید. ممکن است در طول روز با دهها آدم سروکله بزنید و باید به راحتی ارتباط برقرار کنید. بنابراین اگر کمرو و یا خجالتی هستید یا حوصله گروهها و جمع را ندارید باید به این مورد توجه کنید و یک راهحل اساسی را داشته باشید.
منبع: بلاگاد
رویداد استارتاپ ویکند گردشگری چیست و چگونه برگزار کنیم؟
قبل از آنکه به این مفهوم برسیم، لازم است تا گریزی کوتاه به استارت آپ (استارتاپ) بیندازیم.
به مفهوم ساده، استارت آپ، کسب و کار و یک کمپانی نوپا است که برای یک مساله، راه حل نوینی ارائه می کند. البته باید بگوییم که لزوما این راه حل ها، موفقیت آن استارت آپ را تضمین نمیکند.
بسیاری از افرادی که ایده پرداز هستند و به دنبال حل مسائل و نیازهای جامعه، حتما به فکر راه اندازی استارت آپ میافتند. با این پیش درآمد به بررسی مفهوم استارت آپ ویکند می پردازیم.
حالا؛
استارت آپ ویکند در واقع یک همایش و رویداد آموزشی- تجربی است و تنها مختص به یک کشور نیست، بلکه در سراسر دنیا برگزار میشود.
از نام این مفهوم پیداست که استارت آپ ویکند رویدادی است که تنها در آخر هفته برگزار میشود. در این رویداد ۵۴ ساعته، بسیاری از برنامه نویسان، مدیران تجاری، علاقهمندان به حوزهی کسب و کار و استارت آپ، انواع و اقسام بازاریابهای حرفهای و طراحان و گرافیستها، در واقع تمامی کسانی که در این حوزه فعالیت دارند، جمع میشوند و در روزهای پایان هفته، از پروژهها و طرحهای خود سخن می گویند و ایدهشون رو به یک سرانجامی میرسانند.
استارت آپ ویکند چگونه برگزار می شود؟
جالب است بدانید که ایده “استارت آپ ویکند“ برای اولین بار توسط اندرو هاید در سال ۲۰۰۷ مطرح شد و در نهایت در سال ۲۰۰۹ به عنوان هفتهای برای معرفی کسب و کارهای جدید در یک سازمان غیر انتفاعی به ثبت رسید. ایده های استارت آپی، در بستر اینترنت برپا می شوند(نه لزوما!) و برای عملی شدن، به مشارکت و مشاوره های افراد متخصص در رشته های مرتبط با آن حوزه کسب و کاری نیاز است.
از آنجایی که بستر آن ها، اینترنت است، به برنامه نویسان، طراحان وب، بازاریاب ها، مدیران محصول و افرادی از این قبیل نیاز است تا دور هم جمع شوند و بتوانند در قالب یک تیم در کنار هم فعالیت کنند، ایده را شکل دهند، محصول و خدماتی را بسازند و کسب و کاری را آغاز کنند.
هنگامی که افراد گرد هم می آیند، افراد مختلف ایده های متفاوت خود را بیان میکنند، از میان آن ها، برترین ایدهها انتخاب می شوند. گروه هایی تشکیل می شود تا بتوانند در ساعات پایانی هفته، بتوانند به ایده ای واحد برسند. در آخر دمویی از ایده شان داده میشود. سرمایه گذارها و داورانی که در این جمع وجود دارند، دموها را می بینند و در صورت تمایل روی آن ها سرمایهگذاری میکنند.
این برنامه جهانی تا بحال بیش از یک هزار بار در بیش از ۴۸۰ شهر دنیا برگزار گردیده و شبکه پهناوری از مشتاقان کارآفرینی را پدید آورده است. در استارتاپ ویکند ایدههای زیادی مطرح میشوند اما آنچه در این برنامه اهمیت فراوان دارد فقط سه چیز است.
اجرا، اجرا و فقط اجرا!
این برنامه از ساعت ۶ بعدازظهر روز چهارشنبه آغاز و تا ساعت ۹ شب روز جمعه ادامه دارد. در این برنامه شرکت کنندگان (کمتر ۱۰۰ نفر در ۱۰ تیم) همگی در یک فضای مشترک قرار میگیرند و با کمک مربیان خبره که از میان کارآفرینان موفق انتخاب میگردند، ایدهها را به کسب و کار تبدیل مینمایند. در پایان برنامه تیمها پروژههای خود را به هیئتی از داوران که از میان جامعه سرمایهگذار و استادان دانشگاهی و کارآفرینان هستند، ارائه مینمایند. این رویداد در سطح جهانی توسط برندهای معتبری همچون گوگل، مایکروسافت، آمازون و … حمایت تجاری میگردد.
پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۶ به دعوت موسسه آموزش عالی بهار، که از پیشگامان دورههای MBA و DBA گردشگری در ایران هستند، همایش کسب و کار و استارتاپ ها در گردشگری الکترونیک رو در این موسسه برگزار کردیم.
این کارگاه ۴ ساعته رو بسیار فشرده و مشارکتی پیش بردیم و در اون از مباحث گردشگری، کارآفرینی و مفهوم استارتاپها به همراه نمونههای داخلی و خارجی سخن گفتیم.
فایل ارایه کارگاه مربوط به استارتاپ های گردشگری رو که توسط اینجانب در این دوره فشرده یک روزه تدریس شد رو در خدمت شما عزیزان قرار دادم و میتوانید علاوه بر مطالعه، با ذکر منبع استفاده کنید:
خب …خبرهای خوب برای دوستان و همراهان آکادمی گردشگری ایران
در راستای معرفی استارتاپهای گردشگری ایران، این بار آکادمی گردشگری اومد یه کار مشترک داد.
اینبار با همراهی استارتاپ رادیو آهنگ سفر اومدیم اولین پادکست آکادمی گردشگری ایران رو ساختیم و توش به معرفی این رسانه جدید و باحال حوزه سفر و گردشگری پرداختیم.
www.travelmelody.ir
:اگر دلتون میخواد بدونید رادیو اهنگ سفر چیه، مصاحبه کوتاه من رو با بچههای این استارتاپ باحال و رسانهای گوش کنید:
با بچههای خوب رادیو آهنگ سفر در استودیو استارتاپ خوب شنوتو
چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۶ به دعوت مرکز کارآفرینی دانشگاه دریانوردی چابهار از ساعت ۱۹ تا ۲۲ در تالار وحدت این دانشگاه در قالب یک کارگاه مشارکتی به سخنرانی درباره کارآفرینی در گردشگری پرداختم.
در یک کارگاه باحال و مشارکتی از کارآفرینی در گردشگری و ایده پردازی و استارتاپ های گردشگری ایران و دنیا گفتیم و دلمان شاد شد از این همه استعداد در گوشه گوشه ایران
فایل ارائه کارگاه کارافرینی در گردشگری که توسط اینجانب در دانشگاه دریانوردی چابهار ارائه شد هم در خدمت شما عزیزان قرار گرفته و میتونید علاوه بر مطالعه، با ذکر منبع استفاده کنید:
باتوجه به تازگی مفهوم استارتاپ ها و همچنین تعاریف متفاوت و بسیار زیادی که از واژه استارتاپ انجام شده است در این مطلب در وب کامنت تلاش خواهیم کرد که در پایان به تعریفی جامع از استارتاپ ها یا همان کسب و کارهای نوپا برسیم.
اما قبل از دانستن چیستی و چرایی استارتاپ ها و اینکه ما چه چیزی در مورد استارت آپ ها می دانیم باید بدانیم که چه چیزهایی استارتاپ نیست. برای مثال تفاوت بین کسب و کارهای کوچک و استارت آپ یا همان کسب و کارهای نوپا را در ابتدا با هم بررسی می کنیم.
آیا استارتاپ ها و کسب و کارهای کوچک یکی هستند؟
مردم معمولاً این جوری فکر می کنند، با اینکه شباهت هایی ما بین کسب و کارهای کوچک و استارت آپ ها یا همان کسب و کارهای نوپا وجود دارد، اما به هیچ عنوان این دو مفهوم یکی نیستند. کسب و کارهای کوچک معمولاً کسبوکارهای محلی هستند که تعداد اندکی از کارکنان را دارند، هزینه و دارآمد نسبتاً کمی دارند و همچنین برنامه ای برای تبدیل شدن به یک شرکت بزرگ را ندارند. این ریسک کم باعث میشود این کسب و کارها برای چندین سال به همان شکل اولیه باقی بماند و به ندرت به چیزی بیشتر تبدیل شوند. استارتاپ ها نیز در ابتدا کوچک هستند اما رویای بزرگ شدن را در سر دارند. انگیزه آنها پول، محبوبیت، شهرت و موفقیت است و به سمت آنها حرکت میکنند. تفاوت ما بین استارتاپ ها و کسب و کارهای کوچک در ذهنیت و نگرش آنهاست. استارتاپ سعی میکند هر چه سریعتر بخشی قابل توجه از بازار را به دست آورد و به موفقیت بزرگی دست یابد اتفاقی که می تواند موجب پیروزی بزرگ و یا شکست کسب و کار آنها شود.
استارتاپ ها در سر بلندپروازی، رویای موفقیت و رشد سریع دارند و فداکاری از مهمترین ویژگی های اعضای استارتاپ هاست، این زمانیست آنها به شدت از کوچک بودن خودداری میکنند. استارتاپ ها به دنیا میآیند یا بزرگ شوند و یا بمیرند، در واقع استارتاپ ها قصد دارند دنیا را تغییر دهند.
یک اپلیکیشن موبایل، یک وب سایت و یا یک سایت خدماتی الزاما یک استارتاپ نیست، در واقع هر شرکت کوچکی که در حال درآمدزایی و فروش محصول یا خدماتی باشد را استارت آپ در نظر نمیگیرم. همچنین باید در نظر داشته باشید که هر استارتاپی قرار نیست تا همیشه به صورت استارتاپ باقی بماند. در ادامه مطلب با بررسی در مورد این که چه زمانی و چگونه و با چه شرایطی استارتاپ دیگر استارتاپ نامیده نمی شوند، تفاوت بین استارت ها و یک شرکت بزرگ را نیز درک خواهیم کرد. باید بدانیم که استارتاپ یک نسخه کوچک از یک شرکت بزرگ نیست.
استارتات چیست؟ ما چه چیزی در مورد استارتاپ ها می دانیم؟
استارتاپ یا استارت آپ از آن دست واژه هایی است که شاید هر کسی تعریفی از آن را در ذهن دارد. و احتمالا اکثر این تعاریف نیز اشتباه است. در ادامه تعریف چند مدیر عامل و موسسه کمپانی های بزرگ در مورد چیستی استارتاپ ها را با هم بررسی می کنیم.
نیل بلومنتال موسس و مدیر عامل کمپانی واربی پارکر (Warby Parker) :
استارتاپ کمپانی نوپایی است که یک راه حل نوین برای یک مسئله ارائه میکند، درحالی که تضمینی برای موفقیت کمپانی از طریق راه حل ارئه شده وجود ندارد.
ادوارد چئونگ موسس و مدیر عامل شرکت Homejoy :
تاسیس و یا پیوستن به یک استارتاپ به معنای تصمیم جدی برای جدا شدن از شرایط ایده آل و پایدار به منظور دستیابی به رشد برق آسا و تلاش برای ایجاد موجی از تغییرات در مدت زمان کوتاه است.
حالا ممکن است سوالاتی در ذهن شما ایجاد شده باشد! بگذارید در انتهای همین بخش در مورد اینکه چه کمپانی هایی دیگر استارتاپ نیستند باهم صحبت خواهیم کرد.
اما حالا یک تعریف جامع از استارتاپ:
A temporary organization designed to search for repeatable and scalable business model.
استارتاپ سازمان موقتی است که برای جستجوی یک مدل کسب و کار تکرارپذیر و مقیاس پذیر طراحی شده است.
برای رسیدن به همین تعریف چند جملهای چندین دهه زمان سپری شده است. تعریف بالا از چندین جمله ساده تشکیل شده است که بار معنای بسیار زیادی دارند.
استارتاپ یک سازمان موقت است: هدف یک استارتاپ، استارتاپ ماندن نیست، هدف نهایی هر استارتاپی تبدیل شدن به یک شرکت بزرگ است. با توجه به رشد سریع و تغییر در بازار، یک استارتاپ باید هرچه سریع تر مدل کسب و کار خود را پیدا کند و به درآمد زایی برسد. هرچقدر زمان کشف این مدل کسب و کار دیرتر شود احتمال موفقیت شما کاهش و همچنین احتمال پیروزی رقیب هایتان افزایش پیدا می کند.
همواره در جال جستجو: منظور استارتاپ صرفا ساخت یک اپلیکشن، محصول، و یا دریافت سفارش نیست، استارتاپ ها به دنبال مدل کسب و کاری مقایس پذیر و تکرار پذیر هستند.
مدل کسب کار مقیاس پذیر و تکرار پذیر: استارتاپ دنبال ارزش های پیشنهادی درست است (value proposition) است. محصول و خدمت درست قابل ارائه چیست؟ بخش مشتریان درست کجاست؟ کانال های توزیع مناسب کدام است؟ راه مناسب برای ایجاد تقاضا چیست؟ جریان درآمد مناسب چیست؟ یعنی مدل درآمد و قیمت گذاری چیست؟ شرکای مناسب، فعالیت ها هزینه ها … کدام ها هستند؟
مدل کسب کار: به صورت کوتاه و خلاصه می توان گفت یک مدل کسب و کار توضیح می دهد که شرکت شما چگونه به ایجاد، ارائه و بدست آوردن ارزش می پردازد. یا به زبان ساده تر یک مدل کسب و کار توضیح میدهد که شرکت شما چگونه درمیاورد؟
تکرار پذیر بودن: یعنی آن مدل کسب و کار که ایجاد درآمدزایی میکند را بتوان بارها و بارها تکرار کرد و در ازای هر تکرار درآمد ما نیز افزایش پیدا کند در کلام ساده تر باید گفت به توان این خدمات و محصولات را به صورت عمده عرضه کرد.
ستارتاپ گردشگری – آکادمی گردشگری
مقیاس پذیر بودن: یعنی اینکه آن مدل کسب و کار را بتوان بعد از افزایش منابع مالی نیروی انسانی و پتانسیل های موجود توسعه داد و روشهای ایجاد ارائه و کسب ارزش را بهتر سریعتر و بیشتر کرد.
بدون نوآوری هم استارتاپ می شود؟
در باور عمومی استارتاپ ها معمولاً ماهیت مرتبط با فناوری دارد اما این موضوع همیشه صحت ندارد درون مایه استارتاپ ها، جاهطلبی، نوآوری و تلاش برای رشد در سطح ملی و جهانی است. استارتاپ ها معمولاً با یک ایده و نوآوری و خلاقیت بنا می شود و فرد یا افرادی خوش فکر با ایده های نو در جستجو برای ایجاد مدل کسب و کار و کسب درآمد و تولید انبوه محصولات یا خدمات حول و حوش آن ایده هستند.
Alex Wilhelm در مقاله ایی در سایت techcrunch با عنوان: “پس آخر استارتاپ چه کوفتی است؟” با نقد این موضوع که چرا استارتاپ تعاریف متفاوت زیادی دارد که اکثر آنها نیز غلط می باشد پرداخته است و در نهایت تعریف استارتاپ را با تکیه بر قانونی که خود آن را ۵۰، ۱۰۰ و ۵۰۰ می نامد بیان میکند و در پایان مطلبش توضیح میدهد که چرا فیسبوک، uber و آمازون دیگر یک استارتاپ نیستند.
۵۰ میلیون دلار درآمد (در ۱۲ ماه فعالیت گذشته)
۱۰۰ نفر کارمند و یا بیشتر
۵۰۰ میلیون دلار ارزش داشتن روی کاغذ
البته نظرات متفاوتی در این باره وجود دارد و عملا امکان تایید یا رد اینکه کدام موارد باعث میشود یک سازمان موقت دیگر یک استارتاپ نباشد، وجود ندارد. در ادامه به سایر دلایلی که میتواند باعث شود دیگر یک کمپانی یک استارتاپ نباشد اشاره میکنیم:
تصاحب شدن توسط سایر کمپانی های بزرگ
افزایش تعداد دفاتر به بیش از یک مرکز
افزایش درآمد به بیش از ۲۰ میلیون دلار
افزایش تعداداعضای اصلی به بیش از ۵۰ نفر
عرضه عمومی سهام شرکت در بورس
📌منبع: وب کامنت
📄در نهایت:
این بزرگترین دستاورد استارتآپ و مهمترین شاخصه در تعریف ایرانی آن است. استارتآپ یعنی کسبوکاری نوپا که علاوه بر خلق ارزش برای یک جامعه سلوگرد و سربهزیر، خود آن جامعه را از سربهزیری تاریخیاش خارج کند و آدمها و افکارشان را با صفتهای پیشبرندهای چون خطرپذیر، ایدهمحور، مقیاسپذیر و جهشکننده آشتی دهد؛ همان صفتهایی که دههها بود در گفتوگوهای روزمره خبری از آنها نبود.