مقاله روزنامه اعتماد؛ سفر کنیم برای انتقام از طبیعت
در تاریخ ۶ مرداد ۹۷ در صفحه آخر روزنامه اعتماد، مطلبی نوشتم درباره “گردشگری پایدار و نبود فرهنگ گردشکری در ایران” که بخشی از آن در همین صفحه نوشته شده است
“گردشگری و سفر، نه به معنای اینکه در خانه وسایل را جابهجا کنیم و رنگ مبل را از قرمز به زرد تغییر دهیم، بلکه به معنای این است که باید از خانههایمان بیرون بزنیم و در ایام مختلف سال از جمله همین روزهای گرم تابستان، با تمام قدرت انتقام سختی از طبیعت بگیریم. باید به زیر آبشار و داخل رودخانهها و تنگهها برویم و با تبدیل رنگ آبی و زلال به رنگ قهوهای نسکافهای، ثابت کنیم ما انسانهای طبیعتگرد و گردشگران خاصی هستیم که با تمام وجود میتوانیم برای گرفتن سلفی با خویشانداز به همهچیز گند بزنیم.
اما واقعیت پشت پرده چیزی نیست جز نبود «فرهنگ سفر»؛ گذری بر تاریخ سفر و گردشگری نشان میدهد جابهجایی و حرکت، بنیاد سفر بوده و در زمانهای مختلف اهداف و انقلابهایی، جریانهای سفر را تغییر داده است. در روزگاران نخستین، غذا و فرار از دشمن و پناهگاه دلیل سفر بود و بعدها، تجارت، مذهب، چرخ، جاده، دانش، سیاست، اکتشاف، پرواز، قطار، ماشین، تفریح و درنهایت تجربه و آگاهی دلایل و نقاط عطف سفر شدند.
در گذشتن از این مسیر، افرادی بودند که آگاهانه سفر میکردند و با اشتراکگذاشتن تجربهها و سفرنامههایشان، به مردم برای سفرهایشان خط فکر میدادند. چگونه سفر رفتن و آداب گردش، با خواندن و همسفر شدن و پا به سفر شدن، رشد کرد و در هر نقطه دنیا، به عنوان نوعی خردهفرهنگ به وجود آمد، تا جایی که در سالهای گذشته، کدهای اخلاقی و رفتاری گردشگری به نوعی قانون نانوشته سفر برای همه جهانیان شد.
روایت ١٠ سال گذشته جریان سفر در ایران بسیار پیچیده است ولی آنچه مشخص است، سفر هیچگاه از ما برنمیگردد و دیگر سفر کالای لوکسی نیست، بلکه بخشی از سبد خانوار محسوب میشود.
پارکها، مناطق تفریحی، تعطیلات و آخر هفتههای ایرانیان نشان از این دارد، که چادر دفی یا خودرو شخصی، گاز پیکنیک، کتلت وآش، زیرانداز حصیری، همراه با چای و قند و استکانهایش، بخشی از فرهنگ سفر در ایران است. و این فرهنگ وامانده فرهنگ سفر انبوه قرن نوزدهم اروپاست.
آنچه امروز ایران برای فرهنگ سفر نیاز دارد، از مهدکودک تا دورهمیهای سالمندان در پارکها، آگاهی و آموزش عمومی و سراسری ایرانیان از اثرات منفی گردشگری ناپایدار پیکنیکی و ارایه راهحلی به اسم گردشگری پایدار و طبیعتگردی مسوولانه به همه اهالی سفر است.
آنچه ما داریم به عنوان فعالان این صنعت درآمدزا و مفرح میبینیم، انحطاط منابع گردشگری و هرز رفتن منابع اقتصادی حاصل از گردشگری است که با بیبرنامگی مسوولان و اجازه ندادن به دخالت کارشناسان و اهالی فن در امور برنامهریزی و سیاستگذاری، با سرعت عجیبی در حال زمینخوردن است. ای کاش بودن سازمانی به نام گردشگری، گرهگشای داستان باشد، نه گره کور!“
🔹 اصل این مقاله را میتوانید در لینک زیر مطالعه کنید
http://www.etemadnewspaper.ir/Default.aspx?NPN_Id=1050&PageNO=16
0 Comments